تحلیل سریال «لوکی» | اپیزود اول از فصل دوم
آرمین محمدیتام هیدلستون بار دیگر در قامت خدای شرارت دنیای مارول بازگشته تا فصل دوم بهترین سریال مارول/ دیزنی+ استارت بخورد. آن هم نه یک استارت معمولی، بلکه شروعی غافلگیر کننده و پر هیجان که به هبچ وجه شبیه به افتتاحیه فصل جدید یک سریال نیست و گویی این اپیزود مستقیما از دل فصل اول بیرون آمده!
افتتاحیه فصل دوم با حفظ همان اتمسفر آشنا و جذاب فصل اول و در دل آشوبی پر تنش آغاز میشود. سریال در همان یک ربع، بیست دقیقه ابتدایی علاوه بر شروع ماجرایی جدید در دل اتفاق عظیمتر فصل قبل، شخصیتهای تازهش را هم به مخاطب معرفی میکند. مایکل والدرون در سمت نویسنده سریال لوکی و برخلاف تجربه سینمایی خود در MCU (که انصافا اگر سم ریمی نبود شاید «مولتیورس جنون» فیلم بهتری میشد) چنان قصه منسجم و هماهنگی را خلق کرده که دقیقا مشخص است از روز اول چه خواستهای از آن داشته. مخصوصا حالا که مشخص شده فصل دوم این سریال بدون حتی یک ریشوت تولید شده. والدرون که به واسطه حضور چندین ساله در تیم خالقان سریال «ریک و مورتی» تجربه خلق آثار مولتیورسی را در کارنامه دارد، در آغاز فصل دوم، به بیس کلی داستان فصل یک چندین گره جذاب اضافه کرده که از همین اپیزود اول بیننده را جذب میکند.
اما تفاوت ملموس فصل دوم سریال لوکی با فصل پیشین، کارگردانی آن است. کیت هرون که وظیفه کارگردانی هر شش اپیزود فصل پیش را داشته از پروژه جدا شده و جایش را به چند کارگردان متفاوت داده. جاستین بنسون و آرون مورهد کارگردانهای اپیزود اول (که از قضا دو قسمت از سریال موننایت را هم کارگردانی کرده بودند) با استفاده از سبک فیلمبرداری متفاوت و خلق قابهایی دیدنی که در برخی موارد کوتاه ما را به یاد آثار وس اندرسون میانداخت، تجربهای جدید از تماشای سریال لوکی را به ما هدیه دادند. برای مثال نحوه پن دوربین در سکانس آسانسور که لحظهای کمدی را خلق کرد. هماهنگی قاببندیهای کم نقص با جلوههای ویژه اپیزود اول نیز یکی از دلایل جذاب شدن آن از لحاظ بصری بود که در سکانسهای پایانبندی شاهدش بودیم.
یکی دیگر از لحظات جذاب اپیزود اول سکانس گفتگو او.بی با موبیوس و لوکی در زمانهای مختلف بود که هماهنگی کارگردانی و تدوین با فیلمنامه را به خوبی نشان میداد.
در نقد های فصل پیش به ارتباط و شیمی درخشان ما بین کاراکتر های سریال به خصوص «لوکی و موبیوس» و «لوکی و سیلوی» پرداخته بودیم و حالا با معرفی شخصیتهای جدید میتوانیم آن را یکی از ویژگیهای بارز این سریال بدانیم. مخصوصا با ورود شخصیت O.B که در همین اپیزود دل بسیاری از مخاطبان سریال را برده و از حالا کاملا مشخص است که ترکیب هیدلستون، اوون و کوان در ادامه سریال به خوبی جواب خواهد داد و یک ترکیب سه ضلعی به شیمیهای موفق سریال اضافه خواهد شد. تام هیدلستون که همواره نشان داده هر بار در قامت لوکی قرار میگیرد تمام توان خود را برای ایفای این نقش میگذارد در این فصل هم به بهترین شکل به نقش این کاراکتر محبوب بازگشته.
به طور کلی فصل دوم سریال لوکی با قدرت آغاز شده و به نظر میرسد که اگر همهچیز درست پیش برود، باز هم همانند فصل یک، شاهد شش قسمت جذاب و غیر قابل پیشبینی از سری داستانهای مارولی باشیم.