سه‌شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۰
«این‌طرف ترگل، آن‌طرف ورگل»؛ اثری از زنده‌یاد سوسن طاقدیس

زنده‌یاد سوسن طاقدیس در داستان «این‌طرف ترگل، آن‌طرف ورگل»، مخاطبش را کوچکِ منفعل درنظر نمی‌گیرد؛ بلکه کوچکِ دانا و کنجکاو می‌داند و برایش قصه‌ای تعریف می‌کند که نیاز به همراهی و تأمل دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «این‌طرف ترگل، آن‌طرف ورگل» اثری به قلم زنده‌یاد سوسن طاقدیس است که در قالب مجموعه «یک قصه یک حدیث» منتشر شده است. در این اثر ادبی، داستان ترگل و ورگل آمده است که همسایه هم هستند و در خانه‌هایی شبیه به هم زندگی می‌کنند. در دیدار اول، ترگل خود را معرفی می‌کند و ورگل هم؛ اما ورگل نام اصلی خود را نمی‌گوید و به دروغ خودش را ورگل معرفی می‌کند چون فکر می‌کند نام اصلی‌اش به زیبایی ترگل نیست.

این شروع ماجرای این دو همسایه است؛ ورگل حسادت به ترگل را کنار نمی‌گذارد و هر روز مسئله تازه‌ای برای حسادت پیدا می‌کند تا اینکه گل‌ها و گیاهان حیاط خانه ترگل قد می‌کشند و این زن مهربان از عطر و بوی گل‌ها و زیبایی‌ای که گیاهان به حیاط داده‌اند با ورگل حرف می‌زند. بالاخره ورگل هم تصمیم می‌گیرد خانه‌اش را به شکل خانه ترگل درآورد و نگذارد هیچ نقطه تمایزی باقی بماند؛ اما کِرم‌ها! آن‌ها نمی‌گذارند ورگل بدون دیدن عاقبت حسادتش قصه زنده‌یاد سوسن طاقدیس را ترک کند.

کرم‌ها چه بودند؟ چه کردند؟ و آخر داستان ورگل را به کجا کشاندند؟ خواندن این داستان ۲۴ صفحه‌ای که با تصاویر رنگی همراه است، شما را به پاسخ سؤال‌ها می‌رساند. این سؤال‌ها و جواب‌هایشان را دست‌کم نگیرید. زنده‌یاد طاقدیس داستانی خواندنی از خود با موضوع مهربانی به جای گذاشته است که می‌تواند دقایق خاطره‌انگیزی را برای کودک و مادر و پدر یا هر کسی که در کنارش این داستان را می‌خواند، بسازد.

داستان «این‌طرف ترگل، آن‌طرف ورگل» به سبک قصه‌های قدیمی شروع می‌شود: «مثل همیشه یکی بود، یکی نبود.» همین مسئله حال‌وهوای مخاطب را در همان ابتدای خواندن اثر، عوض می‌کند و توجهش را بیش‌تر جلب می‌کند. همچنین، نویسنده مخاطبش را کوچکِ منفعل درنظر نمی‌گیرد؛ بلکه کوچکِ دانا و کنجکاو می‌داند و برایش قصه‌ای تعریف می‌کند که نیاز به همراهی و تأمل دارد. نوع کلمات و فضای داستان نیز مانند جمله شروع، ما را به یاد قصه‌های قدیمی می‌اندازد که می‌تواند نقطه اتصالی باشد بین دنیای پدرومادر با دنیای کودک امروز.

می‌خواهید بدانید منظورمان از این حال‌وهوا چیست؟ این متن را بخوانید: «روزی ورگل به خانه‌ی ترگل رفت. ترگل که توی باغچه یک عالم گل و گیاه کاشته بود و داشت به آن‌ها آب می‌داد، همه‌اش درباره‌ی آن‌ها حرف می‌زد؛ از بوی یاس می‌گفت، از رنگ گل کوکب و از اطلسی و مریم. او توی حوض کوچکش گل نیلوفر آبی کاشته بود. ورگل خیلی لجش گرفته بود. توی دلش گفت: «واه واه» عجب حوصله‌ای دارد که این همه گل و درخت کاشته.»

«این‌طرف ترگل، آن‌طرف ورگل» خواندنی است و تأمل‌برانگیز. این اثر از آثار زنده‌یاد سوسن طاقدیس بوده و عاطفه ملکی‌جو آن را تصویرگری کرده و با توجه به یکی از احادیث امام رضا (ع) که «مؤمن کسی است که از او امید خیر باشد و مردم از بدی او در امان باشند.» در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. کتاب‌های پروانه (گروه کودک و نوجوان به‌نشر) به تازگی این کتاب را در ۲۴ صفحه مصور رنگی، شمارگان دو هزار نسخه و به بهای ۳۵ هزار تومان برای کودکان بالاتر از هشت سال منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط