تحلیل رهایم کن | اپیزود ۱۷
هومن رشیدینژاد/فیلمنامه: قابل قبول/
یک.
هاتف نباید در اپیزود یکیمانده بهآخر سریال، از شخصیتی که رذالتش محور تمام پرداخت آن است تبدیل شود بهکاراکتری که واضحن بهجنون رسیده، و از این زاویه بهرونوشت نعلبهنعلی از پدرام شریفیِ «میخواهم زنده بمانم» تبدیل شود. در این لحظه، «رهایم کن» تمام آنچه را که دررابطه با خلق کاراکترِ شروری که درظاهر، هیچ از آن شرارت را از خود نشان نمیدهد و درواقع، شخصیتیست بدون قائلشدن حدومرزی برای خود، از پایه خراب میکند تا نهتنها پیشبینیکردن وقایع اپیزود هجدهم، کار چندان سختی نباشد، که «هاتف» بازیشده توسط هوتن شکیبا هم بهنسخهای دستچندم از همتایانش بدل شود.
دو.
البته که سریال مسیر خوبی را برای رسیدن بهایستگاه پایانیاش پایهریزی کرده؛ خطوط روایی شخصیتها قرار است که بهنقطهی اشتراکی همهجانبه ختم شود و مسلمن مخاطب را از تماشای «رهایم کن»، خشنود. دربارهی جمعبندی آن در بررسی هفتهی بعد صحبت میکنیم.
/کارگردانی و فنی: خوب/
احتمالن در متنی که آکندهاز قیاسهای معالفارق میبود، میشد صحبت کرد از همزمانی پخش «رهایم کن» و «آکتور» و تشریح کرد آنچه را که دومی برای فراهمآوردن یک حظ بصری (البته که نه تماموکمال) درمخاطب بهانجام میرساند و اولی از نزدیکشدن بهآن عاجز است. اما میدانیم که ایندو سریال، از دودنیای متفاوتاند و هرچند که نگاه ویژهی نیما جاویدی را در سروشکلدادنِ بصریِ داستانش تحسین میکنم (باذکر ایننکته که تاثیر انتخاب یک ساختار روایی مبهم و نامشخص در «آکتور»، مشهود است و مبرهن)، اما «رهایم کن» هم سریالِ خودش است و نگاه خودش را هم میطلبد. شهرام شاهحسینی بهترین کارش را نکرده و همهچیز هم درخدمت متن نیست (آنطور که در پایلوت مینوشتیم). از متن که بگذریم، حاشیهی ناامیدکنندهتری داریم. این تنظیمِ از نو تیتراژ پایانی، کمی خارجاز کادر است. این را یک نابلدِ موسیقی و جهان اطرافش میگوید و باید از اهلفن دراینرابطه پرسش کرد.
/بازیگری: قابل قبول/
نه که ایراد اصلی کار، از هوتن شکیبا باشد. او پابهپای کاراکتر پیش رفت و از آن پیشی گرفت؛ او تواناییاش را ثابت کرد. صحبت دربارهی ریشهی شخصیت است که او را در لحظهی آخر، بهیک مجنون تقلیل داده و خب شاید اجرای چنین نقشی، سهلوممتنعترین کار ممکن باشد. لحن مخصوص بهخود، ادایِ کلمات مختصِ خود، نگاه مختص خود و فاصلههای مخصوص بهخود میطلبد. شاید اپیزود بعدی اتفاق بهتری باشد. خواهیم دید.