گفت و گوی قائم مقام دبیرکل جمعیت توسعه و آزادی استان کرمان پیرامون انتخابات
قائممقام دبیرکل جمعیت توسعه و آزادی استان کرمان:
📌فعلا باید به پراید اصلاحات اکتفا کنیم
📌باید با مردم وارد یک گفتوگوی انتقادی بشویم
📌 اصلاحطلبان در مجلس دهم اکثریت نبودند
📌 برای حفظ ثبات کشور و خروج از شرایط موجود راهی جز مشارکت فعالانه در انتخابات نداریم
📌 همه کاسه و کوزهها را میخواهند سر اصلاحطلبان بشکنند
📌 اصولگرایان وقتی نگران معیشت مردم میشوند که رقیبشان در قدرت است
تا زمان برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی حدود 60 روز باقیمانده است. اگرچه در این مدت جناحها و فعالان سیاسی فعالیت خود را آغاز کردهاند اما هنوز فضای سیاسی بهروزهای گرم خود نزدیک نشده است.
در خصوص انتخابات و شرایط پیش روی آن با محمدرضا نژادحیدری قائممقام دبیرکل جمعیت توسعه و آزادی استان کرمان و عضو هیأت رئیسه شورای اصلاحطلبان استان به گفتوگو نشستیم که در پی میآید:
🔸تحلیل شما از فضای انتخابات مجلس یازدهم چیست؟
فضای سیاسی کشور تا قبل از ماجرای افزایش قیمت بنزین به سمت بهبود نسبی حرکت میکرد. قیمت ارز یک ثبات نسبی پیداکرده بود و تنشهای اقتصادی کمتر شده بود اگرچه همچنان چالشهایی وجود داشت. تصمیم دولت در افزایش قیمت بنزین آنهم بهصورت انتحاری ساختار سیاسی کشور را تحت تأثیر قرارداد. وقوع اعتراضها در شهرهای کشور که البته صورت عینی اعتراضها بود و دامنه اعتراضها بهصورت ذهنی بیش از آنچه بودکه درصحنه وجود داشت؛ بود فضای انتخابات را تحت تأثیر قرار داد. البته در اینجا نمیخواهم درباره اعتراضها و نقش گروهها یا گروهکها در انحراف این اعتراضها از یک رفتار مسالمتآمیز به یک حرکت خشونتآمیز صحبت کنم.
اعتراضهای آبان ماه 98 باعث شد فضای یأس و ناامیدی در افکار عمومی شکل بگیرد. این ناامیدی البته روی فعالان سیاسی اصلاحطلب و حتی اصولگرا نیز تأثیر گذاشت و آنگونه که ملاحظه میکنید بسیاری از چهرههایی که میتوانستند در مجلس نقشآفرینی کنند از ثبتنام خودداری کردند. حالا ممکن است عدهای فضا را مناسب نمیدیدند یا عدهای امکان اثربخشی را چندان نمیدانستند. درهرصورت میتوان اثرات ناامیدی را در بخش عمدهای از آنها ملاحظه کرد.
🔸یعنی دلیل ثبتنام نکردن اصلاحطلبان صرفاً به سردی فضا برمیگردد؟
البته عوامل دیگری همروی این مسأله مؤثر است؛ بهعنوانمثال نوع مواجهه ناظران با اصلاحطلبان تبدیل به یک معما شده؛ لذا بسیاری از اصلاحطلبان ترجیح دادند در انتخابات شرکت نکنند.
یکی دیگر از دلایلی که باعث شد تا چهرههای اصلاحطلب از ثبتنام خودداری کنند بالا رفتن سطح توقع بدنه اصلاحطلبان از نمایندگان و نامزدهای اصلاحطلب است. این موضوع باعث شد تا بسیاری عطای ثبتنام را به لقایش ببخشند.
🔸یعنی شما میگویید مطالبات بدنه اصلاحطلب از نمایندگان باعث عقبنشینی چهرههای اصلاحطلب شد؟ این مطالبات را شما چگونه ارزیابی میکنید؟
ممکن است عدهای تصور کرده باشند که نمیتوانند مطالبات مردم را دنبال کنند؛ بحثم سر مطالبات نیست. بحث بر سر ظرفیتها و امکانات است. فرضا شما ممکن است یک خودرویی بخواهید که 200 کیلومتر در ساعت حرکت کند. به فروشنده مراجعه میکنید. وقتیکه مذاکره میکنید متوجه میشوید برای یک چنین ماشینی که 200 کیلومتر در ساعت برود شما باید 2 میلیارد پول داشته باشید درحالیکه مجموع دارایی شما 50 میلیون است آنهم اگر وامتان جور شود. بعد متوجه میشوید جادههای ما با خودرویی که شما علاقه دارید تناسبی ندارد؛ یعنی شما نمیتوانید در جادهها 200 کیلومتر حرکت کنید.
حالا ممکن است شما عصبانی شوید بگویید حالا که اینطور است من ماشین نمیخرم و میخواهم سینهخیز حرکت کنم. فضای انتخابات، نوع انتخابهای اصلاحطلبانه و میزان توقعها تمثیلی از این ماجراست.
یعنی خودروهای موجودمان امکان حرکت ندارند، پول و امکان خرید خودرو دومیلیاردی نداریم، سینهخیز رفتن هم مسأله تان را حل نمیکند و برای سلامتی هم ضرر دارد. لذا باید پراید را انتخاب کنید. ولی باید همیشه یادتان باشد در چه شرایطی این پراید را خریدید. وقتی در سربالائی گیر کردید نگویید کاش ماشین دیگری خریده بودم. ماشین دیگری در کار نبود.
🔸فکر میکنید تمثیل پراید تا کی در کشور ما جوابگو است؟
فعلا چاره دیگری نیست. باید به پراید اصلاحات اکتفا کرد. پیکان سایر جناحهای داخلی خیلی قبلتر به روغنسوزی افتاده است. آن چیزی که در خارج هم هست لودر است؛ یعنی قدرت اصلاحی ندارد و وقتی روشن شد و شتاب گرفت همهچیز را خراب میکند؛ خرابیای که سازندگی هم به دنبال ندارد. لودر سواری ممکن است به ویرانی و کشت و کشتار هم منجر شود. البته باید کوشش کرد پراید را حداقل به پژو تبدیل کرد.
🔸اصلاحطلبانهمواره دغدغه تأیید صلاحیت نامزدهای خود را داشتهاند. فکر میکنید رویکرد شورای نگهبان در خصوص تأیید صلاحیتها بازهم به رویه سختگیرانه خودش ادامه میدهد یا خیر؟
حدس من این است که در این دوره شورای نگهبان سقف بررسی صلاحیتها از دوره قبل بالاتر نیست و البته محدودتر هم نیست.
ما شورای نگهبان را نهادی میدانیم که حافظ اسلامیت و جمهوریت نظام است و جایگاه مهمی برای آن قائل هستیم.
فقها و حقوقدانان شورای نگهبان عموماً این شیوه نظارت را به نفع نظام میدانند. نقطه اختلاف همینجاست. بسیاری از نیروهای اصلاحطلب، مستقل و حتی اصولگرا این سطح بررسی را نهتنها به سود نظام ارزیابی نمیکنند بلکه آن را باعث اضمحلال بدنه کارشناسی کشور میدانند. الآن این تلقی وجود دارد که نسبت به نامزدهای یک گروه سختگیری وجود دارد و درباره گروه دیگر این سختگیری نیست. شما عرصه را نگاه کنید. نامزدهای اصولگرا یا ارزشی با سلاموصلوات و بدرقه جمع بزرگی از افراد میرود ثبتنام میکنند. ولی اصلاحطلبان مجبورند یک نفره بروند، اگر از آنها بپرسید چرا اینقدر سوتوکور؛ اولین حرفی که به شما میزنند این است که میخواهیم حساسیت ایجاد نشود. درحالیکه جمعکردن 100 نفر برای همراهی نامزدها کار سختی نیست، این افراد در ناخودآگاهشان میگویند ممکن است باعث رد صلاحیت شود.
آنچه ما به آن انتقاد داریم رویکردها و رفتارهای ناظران شورای نگهبان است. البته اخیراً هم سخنگوی شورای نگهبان در جمع سردبیران رسانهها اعلام کردند که انتقاد از عملکرد شورای نگهبان مشکلی ندارد.
🔸درحالی که نمایندگان فعلی مشتاق ورود به انتخابات هستند اما ما دلزدگی را بهوضوح در مردم مشاهده میکنیم. اتفاقات اخیر در حضور مردم پای صندوقهای رأی چه تأثیری خواهد داشت؟
همه نامزدها مشتاق نیستند. زمان انتخابشده برای حذف یارانهی بنزین، زمان خوبی نبود. دولت میبایست ابتدای سال این کار میکرد. البته دولت این تصمیم را هم داشت، ولی یک خبرگزاری خاص که در جبهه مقابل دولت است این خبر را فاش کرد و ظرف چند ساعت صفهای طولانی در مقابل پمپبنزینها ایجاد شد و وزیر نفت به مقامات کشور اعلام میکند که ذخیره پمپها خالیشده لذا طرح را متوقف میکنند؛ اما بههر صورت زمان انتخابشده زمان خوبی نبود. ما داشتیم از فضای دیماه 96 عبور میکردیم و وارد فضای انتخاباتی میشدیم که این موضوع اتفاق افتاد.
ما امیدواریم بتوانیم با مردم گفتوگو کنیم و بتوانیم بخشی از جامعه را برای حضور در انتخابات تشویق کنیم. واقعیت مسلم این است که هیچ راهی جز شرکت در انتخابات وجود ندارد؛ که نفع و صلاح مردم و کشور در آن باشد. درصورتیکه مردم تصمیم بگیرند روز جمعه در خانههایشان بنشینند و پای صندوق رأی نروند، جدا از افزایش فشارهای خارجی که مستقیما مردم را هدف گرفته، ظرف شش ماه و با اولین نطقی که برخی نیروهای آتشین در مجلس میکنند، متوجه عمق فاجعه رویداده خواهند شد و همان کسانی که این در این دوره از انتخابات منفعلانه عمل کردند برای انتخابات آینده روزشماری میکنند. یادمان باشد رویکردهای افراطی مجلس نهم باعث شد تا نیروهای اصلاحطلب و اصولگرای معتدل برای جلوگیری از ورود مجدد آنها به مجلس بسیج شوند. ممکن است توقعی که از نمایندگان اصلاحطلب وجود داشته محقق نشده باشد؛ اما جلوگیری از ورود پایداریها باعث شد مجلس دهم یک مجلس معتدل باشد.
لذا ما باید با مردم وارد یک گفتوگوی انتقادی بشویم و آنها را به سمت صندوقهای رأی سوق دهیم. باید تأکید کنیم مراجعه به صندوق رأی جلوی افراطیگری در داخل و فشارهای خارجی را خواهد گرفت. باید بگوییم آنها که در شبکههای خارجی میآیند و مردم را به تحریم انتخابات تشویق میکنند حاضر نیستند حتی یک دقیقه از سختیهای معیشتی مردم را تحمل کنند؛ اگر حاضر بودند در کنار مردمشان میماندند. من معتقدم رقیب اصلی اصلاحطلبان عدم مشارکت در انتخابات است.
🔸بسیاری معتقدند که اصلاحطلبان در مجلس دهم عملکرد خوبی نداشتند. نظر شما چیست؟
عملکرد اصلاحطلبان را باید بهاندازه وزنشان بسنجید. مگر اصلاحطلبان در مجلس دهم اکثریت بودند؟ مجموع نیروهای اصلاحطلب مجلس حدود 110 نفر بودند. 40 – 50 نیروی مستقل در مجلس بودند که فراکسیون جداگانهای دارند. حدود 140 نیروی اصولگرا در مجلس هستند. روز بعد از انتخابات کیهان و جوان تیتر زدند مجلس انقلابی ماند و اکثریت مجلس اصولگرا هستند. نمیشود حالا که شرایط کشور با دشواری روبرو شده است؛ بگویند عملکرد مجلس تقصیر اصلاحطلبان است. بله اصلاحطلبان باید بهاندازه وزنشان پاسخگو باشند. ما هم انتقاداتی داریم و این انتقادات را کتمان هم نکردیم؛ اما باید یادمان باشد در چه شرایطی این افراد را به مجلس فرستادیم. یادمان نرود اصلاحطلبان در تهران برای اینکه یک لیست 30 نفره تهیه کنند بعد از رد صلاحیتها اطلاعیه دادند و از نامزدهای اصلاحطلب خواستند تا خود را معرفی کنند. از طرفی شما در همین مجلس میبینید که اف ای تی اف که ضروت امروز اقتصاد ایران است تصویب میشود؛ ولی در جاهای دیگر گیر میکند. لذا در داوری نهائی درباره عملکرد مجلس باید همه جوانب را در نظر داشت.
🔸الآن اصولگرایان میگویند ما در انتخابات آینده شانس داریم و شعارها و وعدههایی میدهند شما در این زمینه چه فکر میکنید؟
اصولگرایان علیرغم شعارهای انقلابی میدهند از سردی فضای انتخابات راضی هستند. آنها در جلسات داخلی خود میگویند که اگر مشارکت پایین باشد به سود ماست. این چه نوع انقلابی بودن است که عدهای مشتاق هستند مشارکت سیاسی بهعنوان مهمترین مؤلفه در حفظ امنیت ملی و تمامیت ارضی پائین باشد.
انقلابی واقعی امروز باید در پیروی از مقام معظم رهبری دنبال مشارکت حداکثری باشد. رویکرد رهبری معظم انقلاب در تمام دورهها مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بوده است. ایشان در دورههایی سخنانی گفتهاند که باید بهصورت راهبردی به آن نگاه شود. ایشان در همین چند دوره گذشته گفتند کسانی که نظام را قبول ندارند، رهبری را قبول ندارند، به خاطر ایران در انتخابات شرکت کنند. این فرمایشات و این نگاه عمیق، امروز در میان کدام بخش از جریانهای مدعی اصولگرایی و انقلابی گری وجود دارد؟
ما معتقدیم برای حفظ ثبات کشور و خروج از شرایط موجود راهی جز مشارکت فعالانه در انتخابات نداریم و باید تلاش کنیم مشارکت مردم افزایش پیدا کند. یکراه افزایش مشارکت این است که همه سلیقهها احساس کنند که در انتخابات گزینهای را دارند تا به آن رأی بدهند. فکر میکنیم شرایط باید بهگونهای رقم بخورد که همه جریاناتی که خود را در درون خانواده نظام میدانند بتوانند گزینههای مؤثر و اصلی خود را به مردم معرفی کنند و البته به این مسأله امیدوار هستیم.
در مورد بخش دیگر سؤالتانهم باید از نیروهای اصولگرا و انقلابی بپرسیم که مگر در مجلس هفتم، مجلس هشتم، مجلس نهم، بخش قابلتوجهی از مجلس دهم در اختیار شما نبود؟ در آن دوره چه اتفاقی در کشور رقم خورد که بعدازآن نابود شد؟ چه کارنامهای از خود در این مجالس بهجا گذاشتهاید؟ دوستان ما بهگونهای سخن میگویند که گویا در این سه چهار مجلس و دو دولت یک گلستان ساختهاند حالا یک عده از خدا بیخبر آمدهاند این گلستان را به خارستان تبدیل کردهاند.
اصولگرایان و سایر جریانهای نزدیک به آنها وقتی مخالفانش در مصدر امور اجرایی قرار میگیرد، نگران معیشت مردم میشود؛ اما زمانی که همفکران آنها در رأس امور اجرایی هستند مردم را به خوردن اشکنه توصیه میکنند.
🔸اصولگرایانهم میگویند اصلاحطلبان که این دولت را سرکار آوردهاند نیز مقصر هستند و الآن سکوت کردهاند؟
اصلاحطلبان کجا سکوت کردهاند؟ اصلاً مگر قرار بوده چون گروهی را در انتخابات حمایت کردیم در برابر آن سکوت کنیم؟ الآنهمه احزاب و چهرههای شاخص اصلاحطلب نسبت به بخشی از عملکرد دولت انتقاد جدی دارند. واقعیت این است که بین اصلاحطلبان و دولت هیچ ارتباط سازمانیافتهای وجود ندارد و دولت خود را از اصلاحطلبان بینیاز میداند. دلیل حمایت ما از روحانی هم روشن است. ایشان در سال 92 برنامه قابل قبولی ارائه داد. در حقیقت اصلاحطلبان به اتکای سوابق ایشان و برنامهای که ارائه دادند از ایشان حمایت کردند. همان زمانهم اعلام شد که برای این حمایت بده بستانی نبوده است و هر جا لازم باشد اصلاحطلبان دولت را نقد خواهند کرد. البته اصلاحطلبان اگرچه در سیاستگذاریهای دولت نقشی ندارند اما باید در حد حمایت از روحانی هم مسئولیت کار خود را بپذیرند.
اگر اصولگرایان و انقلابیها هم قبل از تقابل احمدینژاد با نظام از او انتقاد میکردند میشد این حرفها را از آنها پذیرفت. اما مسأله منتقدان این نیست. گروهایی در کشور ما وجود دارند که از امکانات قابلتوجهی برخوردارند. چنانچه مردم تصمیمی خلاف نظر این جمع بگیرند تمام امکانات خود را وسط میآورند تا مجموعه منتخب مردم نتواند برنامههای خود را دنبال کند. اینها دنبال بیاعتماد کردن مردم به صندوقهای رأی هستند؛ خیلی از آنها حتی به انتخابات هم اعتقادی ندارند. دلسرد کردن مردم از صندوق رای بزرگترین خیانتی است که بهنظام و انقلاب میشود. حالا همانها آمدهاند وسط و همه کاسه و کوزهها را میخواهند سر اصلاحطلبان بشکنند. مگر در این کشور فقط مجلس و دولت مسائل اساسی را دنبال میکنند؟ با فرض اینکه همه مجلس و دولت بهصورت صد درصد دست اصلاحطلبان درجهیک و خالص باشد، بخشهای دیگر آیا مسئولیتی بر عهده ندارند؟
🔸برخی چهرههای شاخص و شناسنامهدار اصلاحطلب به این نتیجه رسیدند که انتخابات را تحریم کنند و معتقدند تحریم انتخابات نشانه انفعال نیست. نظر شما چیست؟
هیچ چهره شاخص و شناسنامهداری در جریان اصلاحطلب خواستار تحریم انتخابات نیست. تحریم انتخابات یک معنای حقوقی خاص و فرمان به عدم مشارکت در انتخابات است؛ که هیچ گروه و جریان اصلاحطلبی تاکنون چنین اقدامی را انجام نداده و درباره آنهم صحبت نکرده و نمیکند. اینجا یک کژتابی صورت گرفته است. آنچه مطرحشده عدم مشارکت در انتخابات به معنی عدم معرفی نامزد در انتخابات است. تحریم انتخابات هیچوقت در دستور کار اصلاحطلبان نبوده است و نیست. اساساً نمیشود گفت ما اصلاحطلبیم ولی نمیخواهیم در انتخابات شرکت کنیم.
برخی چهرهها معتقد بودند که چون ما امکان معرفی نامزدهای قوی و مؤثر را نداریم بهتر است در انتخابات بهصورت مشروط شرکت کنیم؛ که این پیشنهاد در جریان اصلاحات جایگاهی نداشت.
عدهای معتقدند که باید در هر شرایطی در انتخابات شرکت کرد. عدهای هم معتقدند که ما باید با نامزدهای اصلاحطلب و شناخته شده خودمان در انتخابات شرکت کنیم. البته این احتمال وجود دارد درصورتیکه با ردصلاحیتهای گسترده در این دوره از انتخابات مواجه شویم ممکن است در برخی حوزهها لیستی نداشته باشیم.
🔸جریان اصلاحطلب در کرمان چه برنامهها و سیاستهایی برای انتخابات پیش رو و حمایت از کاندیداهای احتمالی خود دارد؟
در کرمان از مدتها قبل فعالیتها آغازشده است. عدهای برای شرکت در انتخابات تشویق شدند. برخی پذیرفتند و برخی عذرخواهی کردند. برنامه ما در حال حاضر شرکت فعالانه در انتخابات است. البته مانند ماجرای خواستگاری است. 50 درصدش حل است؛ 50 درصد دیگرش بر عهده ما نیست. اگر امکان معرفی لیست باشد که در انتخابات بهصورت فعالانه شرکت میکنیم. اگر شرایط فراهم نباشد ممکن است مشارکت غیرفعال داشته باشیم یعنی از مردم میخواهیم به هر کس که تشخیص میدهند رأی دهند و روز رأیگیری میرویم رأی خودمان را میدهیم. البته من شخصا معتقدم در هر شرایطی باید شرکت کنیم؛ چون کنارهگیری از انتخابات خواسته قلبی رقیب است. بخشی دیگر از دوستان هم این نظر را دارند. ولی درباره آن به جمعبندی روشن نرسیدهایم. بعد از اعلام نظر شورای نگهبان دراینباره به یک جمعبندی میرسیم. امیدواریم باسیاست گذاریهایی که مجموعه نظام دارد شرایطی فراهم شود تا همه جریانات بتوانند در انتخابات شرکت کنند.