"برخی نقدهای وارده بر علامه مجلسی، ناشی از قرائت نادرست و مغرضانه است"
کامیار صداقت ثمر حسینی در گفتگو با خبرنگار «نسیم»، اظهار داشت: امام خمینی(ره) معتقد است که بحارالانوار خزانۀ همه اخباری است که به پیشوایانِ اسلام نسبت دادهشده است
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی در گفتگو با "نسیم" با اشاره به ویژگی خاص بحارالانوار گفت: امام خمینی(ره) معتقد است که بحار خزانۀ همه اخباری است که به پیشوایانِ اسلام نسبت دادهشده/ نگارش این اثر سی و پنج سال طول کشیده است
کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با «نسیم» ضمن معرفی علامه مجلسی و آثار مکتوب وی به بیان وجوه تمایز مجموعه بحارالانوار پرداخت. آنچه از نظر میگذرانید، مشروح این گفتگو است.
نسیم: علامه مجلسی؛ صاحب کتاب شریف بحارالانوار و آثار ایشان را بهطور مختصر معرفی نمایید. ثمر حسینی: مرحوم علامه محمدباقر مجلسی(ره) (معروف به مجلسی دوم) زاده به سال 1047 و متوفی سال 1111 هجری قمری است. او معاصر با حکومت شاه سلیمان و شاه حسین صفوی (آخرین پادشاه سلسله صفوی) است. علامه مجلسی در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش محمدتقی (معروف به مجلسی اول) از شاگردان برجسته شیخ بهایی بود. از اساتید او علاوه بر پدر فاضلش میتوان به عالمانی همچون شیخ حر عاملی(ره) ، ملاصدرا(ره) ، محمد صالح مازندرانی(ره)، ملا محسن فیض کاشانی(ره)، و بسیاری دیگر اشاره کرد.
علامه مجلسی دارای دو دسته آثار به زبان عربی و فارسی است آثار فارسی او بالغ بر 50 رساله است که علاوه بر رواج عقیده، اقدام مهمی برای رواج زبان فارسی بوده است. از میان آنها میتوان به کتابهایی چون «زاد الحیاۀ»، «حیاۀ القلوب»، «عین الحیاۀ» و «حق الیقین» اشاره کرد که کتاب اخیر آخرین اثر علامه مجلسی بوده است. آثار عربی او علاوه بر بحارالانوار، بالغ بر 12 کتاب میشود که برخی از آنان همچون شرحی که بر اصول کافی نوشت، خود مشتمل بر دوازده مجلد است.
نسیم: بزرگترین اثر علامه یعنی بحارالانوار را با ویژگیهای خاص آن تشریح نموده و بفرمایید وجه تمایز این اثر از بقیه آثار حدیثی شیعه چیست؟ ثمرحسینی: ابتدا باید اشاره داشت که میان تألیفات عصر درخشان پیشگامان بزرگی چون کلینی و صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و سید مرتضی و شیخ طبرسی و ... با تألیفات عصر علامه مجلسی تفاوت بسیار است. مرحوم استاد دکتر سید جعفر شهیدی در مقالهای که در یادنامه علامه امینی نوشته است و بسیاری دیگر از صاحبنظران به این موضوع اشاره کردهاند. دوران علامه مجلسی به اعتباری دوران فترت است که نهایت هنر و کمال در این دوران فهم عالی از کلمات متقدمان و تقریر مطالب گذشتگان است. با این توضیح، علامه مجلسی، همچون استادش مرحوم شیخ حر عاملی، در دوران خود بسیار خوش درخشیده است. اما علامه مجلسی کار مهم دیگری نیز انجام داد. برای درک اهمیت کارهای علامه مجلسی باید توجه داشت که او در درجه اول مُحدث و کتابشناس و نُسخهشناسی بزرگ است که بر حفظ میراثِ روایی شیعه که بدان سخت دلبسته بود، نهایت اهتمام داشت. مهمترین اثر علامه مجلسی بحارالانوار با عنوان کامل «بحارالانوار فی الأحادیث المرویۀ عن النبی و الأئمۀ من آله الأطهار» است که در اصل 25 مجلد (جمعاً 44 کتاب و 2489 باب) است (مجلد پانزده آن در موضوع اخلاق، در دو مجلد منتشرشده است.) نگارش این اثر سی و پنج سال به طول انجامیده است و اولبار دوره بحارالانوار توسط مرحوم حاجی امین الضرب اصفهانی در تهران منتشر و بعدها چاپهای مختلفی از آن در ایران و دیگر کشورها شده است.
علامه مجلسی در تألیف بحارالانوار کوشیده است تا اصول اربعمائه و آثار روایی مهجوری را که در معرض نابودی قرار داشتهاند، احیا کند و البته در نگارش بحارالانوار، کمتر از کتب اربعه شیعه (یعنی اصول کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب و استبصار) و نیز نهجالبلاغه استفاده کرده است. گاه در مواردی روایت را نقل کرده، گاه شرحی بر آن نوشته است و یا موضع خود را درباره حدیث بیان میکند. در این مسیر طرح و روش و نگارش از اوست، و پارهای از شاگردانش او را یاری دادهاند.
برای فهم بهتر دلیل نگارش بحارالانوار اجازه دهید مثالی ملموس از دوران معاصر زده شود. یکی از اقدامات اصلی وهابیهای سعودی در حملات خود به عراق و شهر مقدس کربلا، نابودی هدفمند کتابخانههای خطی نفیسی بود که در آنجا وجود داشت. هماینک نیز میبینیم که گروههای تروریستی موسوم به داعش با سیطره بر موصل و دیگر مناطق عراق و شام، در پی نابودی کتابهای مرجع اسلامی و آثار و ابنیه تاریخی هستند. وقتی میان یک ملت با مراجع اعتقادی و فرهنگی آن فاصله ایجاد شود و وقتی ارتباط نسل جوان با منابع اصلی اعتقادی خود کاهش یابد، صدمات جبرانناپذیری بر فرهنگ و عقیده آن ملت وارد میشود؛ بهعبارتدیگر آنها میکوشند تا با خشکاندن ریشهها، درخت را از میان ببرند، نه آنکه تنها جلوی میوه اش را بگیرند. نمونههایی از این موضوع در طول تاریخ شیعه به چشم میخورد. با این نگاه خواهیم دید که نگارش بحارالانوار اقتضای دوران علامه مجلسی برای حفظ میراث روایی یعنی حفظ موجودیت شیعه است. ازاینرو، علامه مجلسی کوشید ارتباط میان شیعیان با مراجع اصلی آن از میان نرود و ازاینرو سراغ اصول اربعمائۀ رفت. خود این اقدام فوقالعاده ارزشمند و پژوهشی سترگ است، ممکن است نقدهایی بر آن موضوع باشد،
علامه مجلسی در بحارالانوار درصدد جمعآوری روایات بوده است و در موارد متعددی تصریح دارد که مدعی صحیح بودن هر آنچه در بحار آمده است، نیست. بهطورکلی از دید شیعه تنها کتاب صد درصد درست و مصون از تحریف و تغییر، قرآن مجید است و سایر کتابها قابلبررسی و نقد و نظر هستند؛ بنابراین مشاهده میشود که برخی همچون علامه طباطبایی(ره) نقدهایی بر بحارالانوار نوشتهاند، هرچند متأسفانه ناتمام باقی ماند. نگارش این اثر سی و پنج سال به طول انجامیده است /امام خمینی (ره) در کتاب کشفالاسرار درباره بحارالانوار معتقد است که بحار خزانۀ همه اخباری است که به پیشوایانِ اسلام نسبت دادهشده؛ چه درست باشد یا نادرست؛ و مجلسی درصدد آن نبوده است که کتابی بنویسد که دستورات و قوانین اسلام را در آن جمع کند و درست و نادرست را از هم جدا کند که این کار وظیفه متخصصان و علمای اسلامی است که بدان رجوع میکنند. برخی از اندیشمندان بزرگ اسلامی نیز همچون علامه سید مصلح امین پیشنهاد تهذیب بحارالانوار را دادهاند؛ هرچند علمای بزرگ شیعه در بررسی روایات همواره متکی بر اصول معتبر شناخت حدیث بودهاند تا شهرت کتابها و یا نام افراد. در حاشیه این را نیز باید افزود که برخی از نقدهای وارده بر آثار علامه مجلسی، بیشتر ناشی از قرائت نادرست و گاه مغرضانه از آن است. وجود مثلاً روایتی ضعیف در یک منبع روایی را نباید دستاویزی برای زیر سؤال بردن کل آن اثر قرار داد؛ و بحث در این زمینه مجال دیگری را می طلبد البته ابعاد دیگری از اظهارنظرهای نادرست نیز موجود است. برای مثال، یک دسته از اظهارنظرهای نادرست از سوی شرق شناسان بیانشده است، مانند آنچه ادوارد بروان تأکید دارد که علامه مجلسی در عالم رؤیا دیدهشده که گفته است که از تمام اعمالش تنها دادن سیب به یک فرد یهودی موجب نجاتش شد. استاد دکتر مهدی مهدوی دامغانی در نقد گفتار ادوارد براون مینویسد که مأخذ او کتاب «قصص العلماء» است و براون خود درباره آن کتاب آورده است که آن را در ایام تعطیل عید پاک سال 1923 م خوانده است و از میان مطالب بیهوده و خزعبلات آن مقداری اطلاعات گرانبها کسب است! و چگونه با چنین قضاوتی، آن کتاب را مأخذ پژوهش درباره علامه مجلسی کرده است؟ و جالب آن است که در کتاب قصصالعلماء این خواب غلط و رؤیای کاذب معرفیشده است و ادوارد براون بهعمد قبل و بعد ماجرا را نقل نکرده است و نظیر اینگونه مثالها بسیار است.
نسیم: وضعیت نقل حدیث و نگارش آن در میان شیعیان چگونه بود که علامه مجلسی احساس ضرورت به تألیف کتابی چون بحارالانوار کردند؟ ثمرحسینی: برای درک صحیح صورتمسئلۀ علامه مجلسی بهتر است به مثالی عینی از دوران کنونی توجه کنیم. یکی از شیعه ستیزان معروف سلفی وهابی، احمد بن سعد حَمْدان الغَامدی بود که استاد مطالعات عالی گروه عقیده در دانشگاه امالقری بود و در همین اواخر از دنیا رفت. غامدی در کتابش با عنوان «التشیع نشأته و مراحل تکوینه» با این پیشفرض نادرست که «قدیمیترین نسخه یک اثر روایی حتماً صحیحترین آن است» بیان کرده است که چون برخی از مصححان «اصول کافی» و یا «من لا یحضره الفقیه» از نسخ متأخر استفاده کردهاند، پس آن کتابها فاقد ارزش است. البته توجه شود که برخلاف تصور غامدی، نسخ خطی کتاب اصول کافی تنها متعلق به سدة یازدهم قمری به بعد نیست و نسخ پیش از آن نیز موجود است ازجمله نسخهای است موجود در «کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی» به تاریخ کتابت «ربیعالاول 675 ق» و آن نسخ چاپ سنگی که غامدی فکر میکند به قرن یازده و دوازده تعلق دارند، درواقع از این نسخه گرفتهشدهاند و از آن پیشتر نیز موجود است؛ اما مسئلۀ مهمتر موضوعی است که مرحوم استاد جلالالدین هُمایی در کتاب «مختاری نامه» اش بیان کرده و دقت در گفتار او اهمیت کار علامه مجلسی را میرساند. استاد همایی مینویسد کسانی که از راه قدیمی بودن نسخهها حکم به صحت آن میکنند و برای نسخة جدید نسبت به نسخة قدیم ارزش کمتری قائل هستند، سخت در اشتباهاند؛ زیرا که هیچ دلیلی وجود ندارد که بهطور مثال کاتب قرن دهم حتماً نسخة خود را از نسخة قرن نهم گرفته باشد و کاتب قرن هفتم نیز از روی نسخة قرن هشتم استنساخ کرده باشد. چهبسا کاتب قرن دهم نسخة خود را از روی نسخة قرن پنجم برگرفته باشد، ولی کاتب قرن نهم از نسخهای همزمان با خود استنساخ کرده باشد. این مقدمه را عرض کردم تا مشخص شود که حفظِ آثار گذشتگان و بهویژه مراجع اصلی روایی و اعتقادی شیعه تا چه اندازه اهمیت دارد و این بصیرت علامه مجلسی را در زمانهاش نشان میدهد که متوجه اهمیت استنساخ از نسخههای خطی متقدم بود و کوشید تا آنها را با نظمی جدید در ابواب مختلف بحارالانوار ارائه دهد و از دستخوش حوادث مختلف نجات دهد.
نسیم: آیا میتوان ادعا کرد بحارالانوار مجموع همان اصول اربعمائه شیعه است؟ ثمرحسینی: بخش جالبتوجهی از اصول اربعمائه شیعه در بحارالانوار ثبتشده است؛ هرچند بسیاری از روایات شیعه به دلایل مختلفی به دست ما نرسیده است. در اینجا لازم است کمی در خصوص این اصطلاح سخن گفته شود. شیعه احادیث خود را از ائمه معصومین (ع) اخذ میکند. اصحابِ هر یک از ائمه اطهار (ع) مانند سلیم بن قیس هلالی، از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) و یا زراره و محمد بن مسلم، از اصحاب امام صادق (ع) که احادیث را در رسالههایی مینوشتند که در اصطلاح محدثان شیعی موسوم به اصل و مجموع آنان اصول است. از اینرو در کتابهای رجال درباره اصحاب ائمه مینویسند: له اصل و یا له اصلان و یا له اصول (یعنی او دارای یک اصل و یا او دارای دو اصل و یا او دارای چند اصل است)؛ و مجموع این اصول بسیار بوده است که علمای شیعه چهارصد کتاب یا همان اصل را از میان چهار هزار یا شش هزار کتاب انتخاب کردند و اینچنین به آن اصول اربعمائه اطلاق شد و کتب اربعه شیعه از روی آنها تألیف شده است.