جایگاه خلیج عقبه در معادلات سیاسی میان عربستان و رژیم صهیونیستی

خلیج عقبه یکی از راه‌های اتصال قاره‌های آسیا و آفریقاست. این خلیج از موقعیت استراتژیک خاصی برخوردار است. فرایندهای امنیتی در این خلیج با توجه به مجاورت جغرافیایی کشورهای عربستان، رژیم صهیونیستی، اردن، مصر به شکل اساسی بر منافع و جایگاه کشورهای همجوار آن تأثیر گذار است. در این راستا و با توجه به اهمیت این موضوع، هدف این  یادداشت تحلیلی بررسی ماهیت نقش آفرینی کشورهای همجوار خلیج عقبه بر ترتیبات امنیتی در این منطقه است. در این راستا سوال محوری این یادداشت بر این مبنا است که کشورهای عربستان و رژیم صهیونیستی در خلیج عقبه چه نقشی در ترتیبات امنیتی این خلیج دارند؟

خلیج عقبه یا خلیج ایلات، نام خلیج بزرگی در دریای سرخ است. این خلیج در شرق صحرای سینا و غرب شبه جزیره عربستان، رژیم صهیونیستی، فلسطین، مصر و اردن قرار دارد. در منتهی الیه شمالی خلیج عقبه سه شهر مهم وجود دارد، طابا در مصر، ایلات در اسرائیل و عقبه در اردن است. این سه شهر از بندرهای مهم و گردشگاه های جذاب برای گردشگران هستند. در نواحی جنوبی‌تر خلیج، حقل بزرگترین شهر عربستان است. در قسمت صحرای سینا شرم الشیخ و دهب شهرهای اصلی را تشکیل می‌دهند. بندر عقبه، در جنوب غربی کشور اردن قرار دارد که تنها بندر این کشور است. این بندر مرکز مهم تلاقی راه هاي تجاري عراق، مصر، شام و جزیره العرب در سده های اولیه اسلامی بود که برای وارد شدن به عربستان باید از این منطقه عبور می‌کردند. این خلیج از طریق دریای سرخ از زمان‌های دور پل ارتباطی بین شرق و غرب بوده و به دلیل اتصال هند، کشورهای عربی، آفریقایی و اروپایی از اهمیتی جهانی برخوردار است. اهمیت راهبردی این خلیج  به موقعیت جغرافیایی آن نیز برمی‌گردد که امکان دسترسی قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از سویی به دو اقیانوس هند و اطلس و از سوی دیگر به مدیترانه و کشورهای اروپایی را فراهم ‌می‌آورد. 

  • عربستان سعودی

با فرض اینکه با کنار هم قرار گرفتن جغرافیا، انرژی و اقتصاد، موقعیت حساس و ژئوپلتیکی شکل می‌گیرد، عربستان با در اختیار داشتن خلیج راهبردی مانند عقبه و برخورداری از موقعیت گذرگاهی آن، مسلط به یکی از بهترین گلوگاه های اقتصادی است. اهمیت این منطقه برای عربستان سعودی زمانی بیشتر در نظر گرفته می‌شود، که تلاش های این کشور در جهت ساخت یک شهر بزرگ آینده نگرانه به نام نئوم در اعماق بیایانی هم مرز با دریای سرخ نیز درنظر گرفته شود. دولت عربستان برای تحقق این شهر، حداقل ۵۰۰ میلیارد دلار تعهد کرده است و خواستار سرمایه‌گذاری بیشتر است. نئوم در ساحل دریای سرخ در استان تبوک در شمال غربی عربستان است. هرچند “وال استریت ژورنال” آینده این پروژه را با پیچیدگی‌هایی مهمی همراه می‌داند. برای مثال قتل جمال خاشخچی و یا رقابت‌های درون خاندان پادشاهی بر سر پیشبرد این پروژه در سست شدن سرمایه گذارن و ورود به شهر نئوم تأثیر گذار بوده است. در مجموع اهمیت خلیج عقبه در راستای  پروژه «نئوم» که تلاش دارد ۱۰ درصد از حجم کل تجارت جهانی بدست گیرد، بیشتر مشخص می‌شود.

در این راستا “عبدالله صوالحه” مدیر مرکز پژوهش‌های اسرائیل- اردن در این باره اظهار داشته است: «من دقیقاً نمی‌دانم که پروژه نئوم چه حجمی از تجارت جهانی را تشکیل می‌دهد، اما می‌دانم که از طریق کانال سوئز و تجارت میان شرق و غرب حدود ۲۵ درصد از حجم تجارت جهانی در منطقه خاورمیانه و به ویژه در نئوم خواهد بود. بر این اساس پروژه نئوم حجم عظیمی از سرمایه‌ها به ویژه سرمایه چینی‌ها را جذب خواهد کرد و تنها در جذب سرمایه‌های کشورهای عربی محدود نخواهد ماند. در خصوص مسئله «تجارت جهانی» نیز تصور نمی‌کنم که حتی چینی‌ها هم قادر به عبور از پروژه «نئوم» باشند، بنابراین، میان طرف‌های سعودی و چینی نوعی همکاری برقرار خواهد شد و شاهد رقابت بین طرفین و یا وجود تناقضات و تعارضات در منافع پکن و ریاض و دیگر شرکای تجاری، نخواهیم بود. تحقق این مهم،  اهمیت امنیتی و راهبردی برای عربستان خواهد داشت.

در راستای اهمیت استراتژیکی خلیج عقبه، جزایر تیران و صنافیر که خلیج عقبه را از دریای سرخ جدا می‌کند مورد توجه قرار می‌گیرند. لازم به ذکر است که بنا به گزارش” وطن” جزایر  تیران و صنافیر  متعلق به عربستان است، هر چند این کشور در صدد اعمال حاکمیت بر آنها نیست. در واقع این دو جزیره تا سال ۱۹۶۷ میلادی تحت كنترل عربستان بود و در آن سال، ملك فیصل اداره این دو جزیره را به مصر واگذار كرد تا این كشور طی جنگ 6 روزه مانع شود رژیم صهیونیستی كشتی‌های خود را به  “ایلات” بفرستد و پس از آن این دو جزیره به اشغال این رژیم درآمد. در واقع  پس از جنگ و وقتی كه مصر در زمان انور سادات با رژیم صهیونیستی پیمان سازش امضاء كرد، وی از قرار دادن این دو جزیره ضمن توافقنامه سازش با این رژیم خودداری كرد و گفت این دو جزیره متعلق به عربستان است اما نكته قابل توجه اینكه ریاض از آن زمان تاكنون هیچگونه كاری در این خصوص انجام نداده است. برخی صاحبنظران بر این باورند که این دو جزیره بسیار كوچك اند و به همین دلیل عربستان نمی‌خواهد برای بازگرداندن آن شكایت كند. اما برخی دیگر می‌گویند این استدلال درست نیست زیرا عربستان برای تحت كنترل در آوردن جزایر ‘حنیش ‘ كه تقریباً به اندازه این دو جزیره است، وارد درگیری سختی با یمن شد. در نتیجه عربستان با این كار عمداً به اسراییل كمك می‌كند تا بدون مشكل از طریق خلیج عقبه به دریای سرخ دسترسی داشته باشد.

  • رژیم صهیونیستی

 بخش مهمي از صادرات و واردات  رژيم صهیونیستی از خلیج عقبه صورت می‌گیرد و از طريق اين بندر با سواحل شرقي و جنوبي آفريقا و کشورهاي جنوب و جنوب شرقي آسيا ارتباط برقرار مي‌کند. اين بندر از طريق خط لوله و راه‌هاي زميني با ديگر بندر اسراييل به نام ” اشکلون ” در سواحل شرقي مديترانه ارتباط دارد. اين مسئله از سويي موجب بي‌نيازي اين کشور از کانال سوئز شده و از سوي ديگر بر اهميت استراتژيک بندر مذکور مي‌افزايد. اما تنها راه ارتباطي اين بندر به دريا، تنگه ” تيران” است، جايي که خليج “عقبه” را به درياي سرخ مرتبط مي‌کند. در دهانه تنگه، جزاير تيران و صنافير قرار دارند. “اسحاق رابين” سفير وقت رژيم صهيونيستي در آمريکا مي‌گويد« اين منطقه‌ [جزاير تيران و صنافير] بسيار حساس است و در هنگام درگيري سه فرد مسلح مي توانند باعث بسته شدن تنگه گردند.» از این رو در سخنان رابین براهميت راهبردی خلیج عقبه تأکید شده است. همانطور که ذکر شد بسياري از کارشناسان يکي از دلايل جنگ ۱۹۶۷ را بستن اين تنگه بر روي ناوگان اسراييل توسط مصر مي‌دانند.

در واقع رژیم صهیونیستی ازسال‌ها پیش در نظر داشت، با کندن کانالی جدید خلیج عقبه را از بندر ایلات به دریای مدیترانه وصل کند ولی به دلیل حاکمیت مصر بر تنگه تیران و لزوم عبور کشتی های مایل به عبور از مسیر جدید از آب های سرزمینی مصر طبیعی بود که آن طرح اجرا نشود. از این رو این رژیم تلاش کرد روابط خود را با کشورهای غیرعربی ساحل دریای سرخ به ویژه اریتره تقویت کند و پایگاه نظامی را در بندر مصوع اریتره ایجاد کرده است. مهمترین پایگاه های این رژیم در ساحل اریتره در دریای سرخ پایگاه های رواجیات و مکهلاوی در نزدیکی مرز سودان هستند. اسرائیل همچنین برخی جزیره‌های استراتژیک اریتره واقع در نزدیکی ورودی جنوبی باب المندب را اجاره کرده است که مهمترین آنها جزیره دهلک است که تل‌آویو در آن پایگاه دریایی ایجاد کرده است.
علاوه بر این، اسرائیل برای تضمین امنیت رفت و آمد کشتی های خود در دریای سرخ به ویژه تنگه باب المندب، پایگاه های هوایی را در جزیره‌های حالب واقع در نزدیکی باب المندب راه اندازی کرده است. پایگاه دریایی اسرائیل در نزدیکی باب المندب دارای مرکزی برای نظارت و مراقبت رفت و آمدها در دریای سرخ و سواحل عربستان سعودی، یمن، سودان، سومالی و رفت و آمد نفتکش‌هاست. همچنین این کشور طرح‌ها و کمک‌های اقتصادی را به تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی ساحلی دریای سرخ مانند تانزانیا، اریتره و کنیا اختصاص داده است، تا بتواند با استفاده از کسب نفوذ در کشورهای غربی عربی ساحلی دریای سرخ، سیطره قدرتمندی را در دریای سرخ و باب المندب داشته باشد.

به نظر می‌رسد که افزایش تحرکات بازیگران منطقه‌ای، محوربندی‌های جدید حضور و فعالیت عربستان و اسراییل را در خلیج عقبه پررنگ تر کند. نتایج این گزارش اهمیت این منطقه جغرافیایی را نشان داد. این خلیج به نوعی متصل کننده سه قاره آسیا، افریقا و اروپا محسوب می‌شود که در کنار کانال سوئز قرار دارد. هر چند موفقیت عربستان در این امر می‌تواند دستاوردها و مواهب مهمی را برای این کشور در پی داشته باشد، اما اختلافات و اقتضائئات محیطی نیز ممکن است اتفاق بیفتد. از سویی دیگر این منطقه مورد توجه شدید استراتژیست‌های اسرائیلی است و این خلیج راه خروجی این رژیم و دسترسی به آب های آزاد برای این کشور است.  به‌طورکلی در معادلات میان کشورها، سطوح مختلفی از منافع مشترک یا متعارض وجود دارد و وجوه مشترک تقریبا به همه کشورها درهر منطقه اجازه می‌دهد که بر اساس شرایط روز با یکدیگر متحد شوند. کشورها تا حدی دارای ارزش‌ها و منافع مشترکی هستند و از این رو تعریف‌های مشابهی از امنیت و ثبات ملی دارند. کشورها به طرف مقابل خود اطمینان دارند و به نام گسترش مجموعه خاصی از ارزش‌ها نظم موجود را برهم نمی‌زنند، کشورها به موجودیت مختار و مستقل دیگر بازیگران احترام می‌گذارند، وجود جنبش‌ها و ایدئولوژی‌های فراملی و داخلی نقش کانون کشورهای مستقل به عنوان بازیگر اصلی را نفی نمی‌کند، اولویت‌های سیاسی کشورها به طور معقولی قابل پیشبینی و در طول زمان ثابت است.

 در این راستا و به دنبال  افزایش قدرت بازیگران منطقه‌ای و شکل‌گیری رقابت نفوذ در دریای سرخ و شاخ آفریقا، تلاش‌ها برای ائتلاف‌ سازی میان کشورهای این منطقه نیز تقویت شد. افزایش توان دریایی ایران و تلاش برای بهره‌مندی ازمواهب سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن و تهدید  ایران به بستن تنگه هرمز نیز توجه کشورهای همجوار در خلیج عقبه را به این خلیج بیشتر کرده است. همسویی منافع و سیاست‌های عربستان با رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا و ضرورت بهره‌گیری از پتانسیل عربستان در نهایی کردن «معامله قرن» نیز احتمال همکاری پشت پرده و  نانوشته عربستان و رژیم صهیونیستی در پیاده‌‌سازی این پروژه هوشمندانه را بیش از پیش تقویت کرده است.  شکل‌گیری این همگرایی و ایجاد شرایط تعامل در مجموعه‌ای از رفتارهای زمانی و مکانی مستلزم طراحی و اجرای سیاست خارجی بر مبنای ترتیبات جدید است.