201کانون علمی- فرهنگی رونان(مریوان) یازدهم خردادماه سال نود و یک، دومین نشست نقد کتاب خود را با همکاری ارشاد اسلامی مریوان و دفتر استانی انجمن جامعه‌شناسی ایران و با عنوان «نقد و بررسی کتب سه گانه روش‌شناختی اثر دکتر احمد محمدپور» در سالن همایش‌های دانشگاه پیام نور مریوان برگزار کرد.

حمزه محمدی، کارشناس ارشد مردم شناسی و مدرس دانشگاه، به عنوان سخنران اول این نشست مواردی را در مورد کتاب ضد روش عنوان نمود. وی با تاکید بر این که این انتقادها جزو دریافت‌های شخصی وی به عنوان یک دانشجوی همیشگی علوم اجتماعی و یک نه منتقد است، نقاط قوت این اثر را برشمرد و گفت:

1. نویسنده با یک رویکرد انتقادی به وضعیت نابسامان وضعیت کتب روش تحقیق در ایران، اقدام به نگارش سه گانه روش شناختی خود نموده است.

2. کتاب دارای یک نقشه جدی است و بر اساس اهداف طراحی شده حرکت می‌کند. نویسنده تمامی پارادیم ها را بر اساس سه فرض اساسی پارادایم‌ها پیگیری می کند: ابعاد هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی. نویسنده وجوه تمایز و تشابه پارادایم‌ها را بوضوح شرح می‌دهد و در پایان هر کدام از آنها، کارکرد نظری و عملی پژوهشی هر پارادایم را مشخص می‌کند.

3. ارایه مفاهیم جدید روش شناختی کیفی و به معنایی ساخت گفتمان روش کیفی.

4. انصاف علمی: محقق سعی کرده است تمامی اثر خود را بصورت مستند ارایه نماید و این یک ویژگی بارز و برجسته اثر در مقایسه با سایر آثار تألیفی علوم اجتماعی در ایران است. برخی از بندهای کتاب دارای چندین مرجع است و این خود نوعی انقلاب در رعایت انصاف علمی است. این در حالی است که برخی از نویسندگان بزرگ علوم اجتماعی ایران آثار خود را بر اساس چارچوب دو یا سه اثر خارجی تنظیم کرده‌اند. در حالیکه این اثر و سایر آثار نویسنده دارای یک چارچوب اختصاصی، و بر اساس نیازهای دانشجوی ایرانی تنظیم شده است.

5. این اثر با توجه به ساختار منسجم و آکادمیک براحتی قابلیت تبدیل شدن به یک کتاب درسی و مرجع را داراست.

6. قبض و بسط استادانه و عامدانه مطالب بویژه در بخش پارادایم‌ها

7. احاطه کامل محقق بر مطالب تألیف شده و جامعیت مطالب

8. توازن کمی و کیفی مباحث کتاب در هر دو بخش فلسفه روش و شیوه‌های عملی پژوهش کیفی

9. مستند کردن بخش روش تحقیق زمینه‌ای با تجربیات پژوهشی محقق در اورامان

10. ارائه ویژگی و چارچوب پژوهشی خاص هر کدام از روش‌های تحقیق کیفی

11. برجسته ساختن روش تحقیق پست مدرن و فمینیستی

12. گستردگی حجم منابع و تازگی آنها

سخنران این نشست همچنین به نقاط ضعف این اثر اشاره کرد و گفت:

1. محقق در بخش مردم نگاری برای غنای مطالب می‌توانست ار تجارب عملی خود در سردشت استفاده کند که این کار را نکرده است.

2. برخی از جداول دارای رفرنس نیستند. نویسنده جداول اقتباسی و ابداعی خود را مشخص کرده است اما با این حال برخی از جداول رفرنس ندارند.

سخنران دوم این نشست، خالد شیخی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی و مسئول انجمن جامعه‌شناسی شاخه کردستان، در همایش نقد وبررسی کتاب های روش تحقیق دکتر احمد محمدپور مطالبی را در مورد کتاب فراروش مطرح کرد و گفت:

اثر دکتر محمدپور نقطه عطفی در تاریخ روش تحقیق ایران است و به طور نسبتاً جامع، دقیق و گستره‌ای همراه با منابع جدید به روش‌های کمی، کیفی وترکیبی پرداخته است. وی این اثر را شایان توجه و قدردانی بیشتر دانست و آثار تحقیقی وی را برآمده از ذهنی روش‌مند و دارای دغدغه و مساله به حساب آورد که از کنار مسائل نمی‌تواند به آسانی بگذرد.

شیخی همچنین به نقاط ضعف کتاب نیز پرداخت و آنها را در دو بخش توضیح داد. وی قسمتی از آن را اشباهات فنی فرعی و حاشیه‌ای نامید وقسمت دیگر را اشتباهات تخصصی و محتوایی، و در مورد هرکدام نمونه‌هایی را به طور نسبتا گسترده ذکر کرد.

سخنران بعدی دکتر مهدی رضایی، از اعضای فعال انجمن جامعه‌شناسی ایران شاخه کردستان بود. وی گفت: در اینجا قصد من صرفاً بیان نکات قوت و یا مشکلات مجموعه آثار دکتر محمدپور پیرامون روش‏های تحقیق نمی‏باشد، بلکه به عنوان کسی که در طول پانزده سال اخیر از نزدیک با نویسنده در ارتباط بوده و شاهد فرایند شکل‌ گیری تفکرات علمی وی بوده‏ام قصد دارم چگونگی شکل‏ گیری چنین آثاری را بیان کنم. نقطه آغاز کار دکتر محمدپور به طور جدی به ابتدای دوران کارشناسی ارشد در دانشگاه شیراز برمی‏گردد که رویکردهای روش‏ شناختی در درون پارادایمها را مورد توجه قرار داد. در این دوره انجام پایان نامه کارشناسی ارشد به روش میدانی قوم‏نگاری در شهرستان سردشت زیر نظر پروفسور امان‏اللهی بهاروند یادگیرهای مذبور را استحکام بخشید و تجارب بیشتری را حاصل نمود. علاقه وی در مقطع دکتری به مباحث روش‏ شناسی در همان دانشگاه دنبال شد و آشنایی هر چه بیشتر او با منابع لاتین در این حوزه موجبات رشد اندیشه‏ های وی در این زمینه شد. دکتر محمدپور در همین دوره در درون یک تیم تحقیقاتی مطالعه ‏ای پیرامون توسعه در شهرستان بانه به انجام رساند و توانست تجارب مفید تری حاصل نماید. انجام پایان‏نامه دکتری در منطقه‏ هَورامان تخت نقطه عطفی در کارهای ایشان و تحول تجارب وی در روش‌های تحقیق بویژه روش تحقیق‌های کیفی بود. من به عنوان دستیار، شاهد دغدغه‏های روش شناختی ایشان در جریان این مطالعه بودم. تلاش فوق‏العاده او برای انجام این رساله و حساسیت در روش‏شناسی بکارگرفته در آن واقعاً قابل توجه بود. پس از پایان مقطع دکتری و تدریس در دانشگاه بوعلی‏ سینا و ارتباط هرچه بیشتر به عنوان یک معلم با دانشجویان، اختلالات روش‏ شناختی در فرایند یادگیری و نیزدر مراحل انجام‏ پایان‏ نامه‏ هر چه بیشتر احساس می‌کرد. البته چنین مواردی نه صرفا در میان دانشجویان بلکه حتی در میان بسیاری از محققین نیز ملموس است. به همین دلیل در صدد تهیه‏ کتاب‌هایی دراین زمینه بود که "روش در روش" بنیادی‏ترین آنهاست. از سوی دیگر به دلیل رویکرد وی و تلاش برای پر کردن برخی خلأها، دو جلد با عنوان "ضد روش" که اختصاصاً به معرفی و تشریح روش تحقیق کیفی پرداخته‏ است، تدوین نمود و نهایتاً به شکلی منسجم روش تحقیق ترکیبی را در کتابی با عنوان فراروش به علوم اجتماعی ایران شناساند. نکته‏ای که من قصد دارم بر آن تأکید نمایم این است که این کتابها توسط کسی نوشته شده که خودش تجارب ارزنده‏ای از پژوهش‌های میدانی دارد و روش ‏شناسی همواره دغدغه‏ وی بوده است. یعنی محصول پشت‏ میز نشینی نیست. نتیجه‏ مطالعه‏ صرف در میان قفسه‏ کتابها نیست بلکه نتیجه‏ تلاش‌های ارزنده‏ای در میدان‌های تحقیق اجتماعی و در میان مردم و در زندگی روزمره‏ مردم است. وی در ادامه گفت:

کتاب‌های مذکور همانند هر کتاب دیگری و هر اندیشه‏ ای جای نقد و بررسی دارد. بی‏گمان این کتاب‌ها نیز دارای کمی و کاستی‌های خاص خود است و مطمئناً به بخش زیادی از آنها مستقیم و غیر مستقیم به دکتر محمدپور رسیده است و در این جمع نیز به طور خاصتری به نقاط قوت و ضعف آنها می‏پردازیم.

سخنران بعدی این جلسه آزاد آرمی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی و از اعضای فعال انجمن جامعه‌شناسی شاخه کردستان، بود. او در ابتدای سخنان خود ضمن تشکر وسپاس از دست اندرکاران این همایش و دکتر احمد محمد پور برای تالیف این کتابها گفت: کتابهایی تا این حد جامع و کامل نه در میان ترجمه‌ها ونه در میان تالیفات نویسنده‌های فارس و کرد زبان یافت نمی‌شود . وی در ادامه به نکات قوت این کتاب اشاره کرد:

1. یکی از مهمترین نقاط قوت کتاب ارتباط پیوستاری مابین فلسفه و پارادایم‌های روش‌شناسی وروش‌های تحقیق مرتبط با آنها می‌باشد که در دیگر کتب روشی چنین انسجام و یکپارچگی دیده نمی‌شود.

2. نکته قوت دیگر این کتابها خارج کردن مباحث فلسفی روش از بحث‌های صرفا نظری و ملموس وقابل فهم نمودن آن است. از طرف دیگر در این کتاب‌ها روش‌های جدیدی که تا بحال در ایران در هیچ کتاب روش تحقیقی به آن اشاره نشده است (مانند روش ترکیبی) مطرح شده است.

3. استفاده از منابع بسیار جدید که در مقایسه با کتاب‌های دیگر چنین گستردگی وتنوع و نو بودن منابع قابل تحسین است.

4. کمک بسیار به خواننده (به لحاظ زمان وهزینه). در ضد روش(1) برای فهم مطالب پارادایمی از طریق تکرار آن و عدم نیاز جهت مراجعه مجدد به کتاب روش در روش.

5. استفاده از جداول ونمودارها جهت مقایسه یا فهم بهتر، خلاصه کردن مطالب در حاشیه کتاب روش در روش.

آرمی همچنین مواردی را برای بهبودی کتاب برای چاپ‌های بعدی مطرح نمود و گفت:

در اینجا نیازی نیست که به موارد غلط املایی، ویراستاری و... که در امر چاپ وانتشارات ایران امری است معمول اشاره نمایم، اما در اینجا به دو نکته ضعف اصلی کتب وچند مورد کوچک اشاره می نمایم.

1. از آنجا که یادگیری روش‌های تحقیق از کتاب‌های دیگر روش به دلیل تئوریکی بودن ویا ناقص بودن آنها کمتر انجام می‌گیرد بهتر آن بود که مولف در کتاب ضد روش(1) جهت تشریح و قابل فهم کردن آن با یک نمونه یا مثال بحث را شروع وبراساس روش‌های متعدد کیفی نسبت به ارائه مطلب مورد نظر اقدام می‌نمود. البته این نکته چندان شامل کتاب‌های ضدروش(2) وفراروش نمی‌شود.

2. یکی دیگر از بخش‌هایی که قابلیت بهتر کردن واصلاح دارد به نظر بنده توضیح وتشریح بیشتر وبهتر مفاهیم یا اصطلاح‌هایی چون توصیف ضخیم در مبحث مردم نگاری، تنوع تخیلی، ترکیب بافت وساختار در پدیدارشناسی ونیز استدلال استفهامی و استدلال پس کاوی در روش ترکیبی ناشی از پراگماتیسم است.

3. نداشتن منابع تعداد محدودی از جداول، بیان جملات یا پاراگراف‌هایی در مبحثی که ارتباط چندانی به آن مبحث ندارد.

در بخش پایانی این نشست، میزگردی با حضور نویسنده، دکترمسعود بیننده (مدرس دانشگاه)، دکتر جلیل کریمی(عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه) و دکتر رضایی برگزارشد.

در ابتدای میزگرد دکتر مسعود بیننده با اشاره به یک اصل اساسی روش‌شناختی، به ارزیابی نسبت "حقیقت و روش" پرداخت و رو‌ش‌های پوزیتیویستی و آمارگرایانه را که صرفاً به مثابه‌ ابزاری برای توجیه وضع موجود به کار می‌آیند مورد انتقاد قرار داد و پرسید: آیا آثار منتشره (کتابهای سه گانه روش شناختی) توانسته‌اند حقیقت را از دام روش برهانند؟.

دکتر محمدپور ضمن تشریح این اصل اساسی در روش‌شناسی گفت: من در آثارم چندان دغدغه‌ حقیقت‌های بزرگ را نداشتم‌ و صرفا تلاش‌ کردم که حقیقت‌های کوچک را در قالب روش بیان کنم. وی ادامه داد: اساسا حقیقت به معنای معمول در راستای کار من قرار نمی‌گیرد و این کتابها در حوزه‌ روش و برای کمک به ارتقای دانش روش‌شناختی دانشجویان و پژوهشگران تألیف نموده‌ شده‌اند و تا حد زیادی تلاش شده است که مطالعات اجتماعی از دام روش‌های پوزیتویستی رهایی یافته و دریچه‌ای به مطالعات کیفی و روش‌های نوین باز شود.

سپس دکتر بیننده با بیان اینکه در کتاب "روش در روش"، عنوان مطالعات فرهنگی ذیل نظریه انتقادی قرار گرفته و این حوزه همچون شاخه‌ای از نظریه انتقادی معرفی شده است این تقسیم بندی را با اشاره به تفاوت‌های بنیادی در حین همپوشانی، مورد انتقاد قرار داد. دکتر محمد پور در پاسخ به این انتقاد به سویه‌های مارکسیستی مطالعات فرهنگی اشاره نمود و کماکان بر قرار گرفتن مطالعات فرهنگی در حوزه‌ نظریه انتقادی تأکید نمود.

در ادامه این نشست دکتر جلیل کریمی با اشاره به سمت و سوی نگاه ما در تعریف این حوزه‌ها، موقعیتی بودن این تقسیم‌بندی‌ها را مورد بحث قرار داد و اضافه کرد: اگر منظور از نظریه انتقادی دیدگاه‌های نئومارکسیستی مکتب فرانکفورت و دیدگاه‌های مرتبط با آن باشد، مطالعات فرهنگی در ذیل نظریه انتقادی قرار نمی‌گیرد اما اگر منظور از نظریه انتقادی به معنای عام باشد می‌توان با تسامح این ذیل قرار گرفتن را پذیرفت.

دکتر کریمی از این منظر که بیشتر با تألیف مسأله محور موافق است تا با کتابی که صرفا کارکرد آموزشی داشته باشد و به خدمت همان سیستم مسأله‌زدای نظام آموزشی درآید، بیشتر تألیف‌های روش‌شناسی در ایران را دچار این آسیب دانست و پیشنهاد کرد که تألیفات ما به سمت و سوی مسأله محوری پیش برود.

این نشست با پرسش و پاسخ میان حضار به پایان رسید.