سایت دانلود آهنگ های رضا صادقی سایت دانلود آهنگ های رضا صادقی
نوشته های مرتبط
بهترین عروسک ساز از زبان سارا
__دوران طفولیت__
من از بچگی در اصل اوج طفولیت به عروسک علاقه مند بودم، حتی زمانی ام که بزرگتر شدم عاشق عروسک بودم،
خب شاید خیلیا میگفتن دیگه بزرگ شدیو عروسک بازی بسه ولی مگه تو گوش من میرفت
عروسک بخشی از زندگی من بود، من براشون قصه میگفتمو واقعا میخوابیدن
یه جورایی شده بودم مادرشون
همینطور گذشت و گذشت تا بزرگ تر شدم ، از اونجایی که خیلی به عروسک علاقه مند بودم
سعی میکردم با چیزهای کوچیکی که تو خونه دارم یه دونه بسازم، بین خودمون بمونه
زیادم خوب از آب در نمیومد ولی با این حال اونارم دوست داشتم
__سارا بزرگ میشود__
خلاصه سرتونو درد نیارم که دنیایی داشتم من واسه خودم با عروسکهای رنگی و خوشگلم
نا گفته نمونه خیلی ام خرجم میشدو عروسکای گرون میخریدم ولی هیچکدومو خراب نکردم،
مادرم میگه خیلی با سلیقه بودی
__کارتون__
از اونجایی که من به عروسک علاقه مند بودم ، خب به طبع عاشق کارتون هم بودم، یادش بخیر
چه کارتون های نوستالژیک و رویایی ای بودن، مثل بابالنگ دراز، آنه شرلی، پرین، دختری در مزرعه ، دختر مهربان، همشونم یه شخصیت مهربون داشتن که دختر بود
من واقعا با اونها همزاد پنداری میکردمو سعی میکردم رفتارای خوبشونو یاد بگیرم
__ازدواج__
خب دختر داستان ما دیگه بزرگ شده بودو خواستگارا صف کشیده بودن خلاصه کنم که
ازدواج کردم ، زندگی خوبی هم دارم . ولی کماکان دست از سر عروسک بر نداشتم، هنوزم تو دیزاین منزلم از عروسک استفاده میکنم .
یه روز داخل سایت های خارجی میگشتم که به عروسک جدید با اسم تیلدا برخوردم واقعا خاص
یه دختر با موهای بلند و پیراهن صورتی و یه بال سفید که روی شونه هاش دلبری میکرد
عاشقش شدم ولی نمیتونستم واقعا اونو بسازم، خیلی خاص بود، تصمیم گرفتم که چند جا تحقیق کنم که برام بسازنش، رفتم شبکه های مجازی رو گشتم ولی اونی که باب میلم بود رو
پیدا نمیکردم، کسی که بتونه انقد با عشق عروسک بسازه، خلاصه که بیخیالش شدم…
شماره تماس برای سفارش : ۰۹۳۶۲۵۱۱۷۰۶
__دخترم پناه__
چند سال از زندگیمون میگذشت که خدا پناه رو به ما داد
دیگه یه جورایی عروسکامو گداشته بودم کنار، آخه یه عروسک خیلی واقعی داشتم که باید حسابی ازش مراقبت میکردم
زندگیم شیرین تر شد با اومدنش، حتی یه دلیل برای عروسکام پیدا کردمو همشونو چیدم تو اتاق دخترم که بزرگ بشه و باهاشون بازی کنه…
الان دیگه دخترم بزرگ شده و هفت سالشه…
__نا امید نباش__
یک روز داشتم چرخ میزدم تو اینترنت یهو به یه پیجی بر خوردم که اتفاقا اسمش هم برام خاطره انگیز بود، عروسک های آنه شرلی
سریع فالوش کردم و رفتم عروسکاشو دیدم
وای نگم براتون که عاشق تک تکشون شدم ، یکی از یکی زیباتر، یکیشونو انتخاب کردم و پیام دادم، یه خانم خوش برخورد جوابمو دادو سفارشمو قبول کردم ، یه فرشته ی ناز با دخترش مثل سارا و پناه
خلاصه که سفارشم رسید دستمو عاشقانه اونو دادم به دخترم، اونم عاشقش شد،
__معرفی__
اینم بگم که از اونجایی که این عروسک با عشق ساخته شده بود این حس به من هم منتقل میشد
خلاصه تر کنم که حتما یه سر به این پیج بزنید و کارهاشونو ببینید
یه خانم خوب که اتفاقا خودشونم یه دختر کوچولو دارن پس با حس مادرانه ی قشنگی این دلبرا رو میسازن
این بود داستان عشق سارا به عروسک
