علم امام در ديدگاه شيخ مفيد و شاگردان وى - علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علم امام در ديدگاه شيخ مفيد و شاگردان وى

علم امام از مقولات بحث انگيز و جنجالى دانش كلام است. از دير زمان اين مسأله مورد بحث متكّمان شيعى قرار داشته و تاكنون نيز از جايگاه و حرمت بحث كاسته نشده است.

در سير تاريخى مباحث دوگرايش عمده فكرى ديده مى شود:

1 . اعتقاد به علم وسيع امام: ضمائر و نهان آدميان زبانها و لهجه ها صناعات و... در ميان متكلّمان شيعه ابواسحاق اسماعيل بن اسحاق نوبختى (م 311 هـ) از قديمى ترين كسانى است كه در ميان طرفداران اين اعتقاد نام برده مى شود. اين انديشه به مرور توسعه يافت و در اعصار اخير در اذهان متكلّمان و محدّثان و متدينان تفكّر حاكم گرديد.

2 . اعتقاد به علمِ محدود امام گرايش ديگرى بودكه از همان دوره هاى اوليه پس از غيبت كم و بيش مطرح شد. شيخ مفيد و سپس شاگردان او: سيد مرتضى و شيخ طوسى از اين ديدگاه دفاع كردند و شايد بتوان اين ادعا را داشت كه ديدگاه مسلّط كلامى در قرون اوّليه پس از غيبت بود.

در اين نوشتار گزارشى از انديشه گرايش دوّم صورت مى گيرد. بدون آن كه درستى و يا نادرستى آن ارزيابى شود. هدفِ عمده آن گزارش آن است كه اولاً سير تاريخى مواضع كلامى شيعه مكشوف گردد و ثانياً پاره اى از تعصّبات رايج به سعه صدر مبدّل شوند و راه تبادل و تفاهم افكار ميسّر و ممكن شود. تذكر ديگر آن كه ما با نقل كلمات متكلّمان متقدم شيعى اين نكته را پيگيرى نمى كنيم كه دعوى آنان را به كرسى نشانيم. آراى اعتقادى متقدمان همانند افكار و نظرات فقهى آنان نيست. اگر در زمينه فتاوى و استنباطاتِ فقهى متقدّمان گروهى ارجِ ويژه قايلند در مورد افكار كلامى و اعتقادى آنان چنان باورى روا نيست; زيرا درك و معرفت حقايق هستى كه عقايد دينى در جمله آنند با مرور زمان و رشدِ انديشه كمال پذير خواهد بود. با اين تذكار بايستى خواننده خود رااز حجاب بزرگ انكاريِ افكار متقدمان رها كند و به راستى و نادرستى براهين و استدلال آنان بپردازد و داورى كند.

در پيشاپيش طرح بحث سزاست كه در آغاز درباره صحّت انتساب ديدگاه اول به ابواسحاق اسماعيل بن اسحاق نوبختى سخن به ميان آيد وسپس انديشه هاى شيخ مفيد و شاگردان وى نقل گردند.

ديدگاه نوبختى درعلم امام

مرحوم مفيد در كتاب: اوائل المقالات از نوبختى نقل كرده است:

(نوبختيان به حكم عقل علم و آگاهى امام را به تمامى لغات و حرفه ها و صنعت ها لازم دانسته اند.)1

نوبختيان متكلمان جليل القدر شيعى بودند كه در ميان آنان دو نفر شهرت بيشترى دارند: ابواسحاق اسماعيل بن اسحاق نوبختى و ابومحمد حسن بن موسى نوبختى. متأسفانه آثار كلامى ابواسحاق اسماعيل بن اسحاق نوبختى باقى نمانده و تنها اثر منتسب به وى كتابى است با عنوان: (الياقوت). علامه حلى با عنوان: انوار الملكوت في شرح الياقوت به شرح آن پرداخته و در مقدمه آن نوشته است:

(وقد صنف شيخنا الاقدم وامامنا الاعظم ابواسحق ابراهيم بن نوبخت قدس سره مختصراً سماه الياقوت.)2

شيخ و پيشواى متقدم و عظيم الشأن شيعه ابواسحاق ابراهيم بن نوبخت كتاب مختصرى را باعنوان: (ياقوت) نگاشت كه...

همان گونه كه مشاهده مى كنيد علامه حلّى نام وى را ابواسحاق ابراهيم بن نوبخت خوانده است و ديگران او را ابواسحاق اسماعيل بن اسحاق نوبخت ناميده اند و اين نكته مايه نقد و گفتگوى شرح احوال نگاران وى شده است.3

امّا نكته اصلى كلام آن است كه در كتاب: الياقوت در بحث علم امام از روش مفيد و شاگردان وى پيروى شده است. او علم امام را در محدوده احكام شرعى واجب و الزامى دانسته و از لزوم دانش وسيع امام حتى به لهجه ها و پيشه ها و... بحثى به ميان نياورده است4 و بسيار بعيد مى نمايد كه على رغم اعتقاد به آن بخصوص با توجّه به نقل شيخ مفيد كه وى لزوم آگاهى گسترده امام را حكمى ضرورى و عقلى مى دانسته است از اشاره به آن دريغ كرده باشد.

در حلّ اين تعارض چندين احتمال رخ مى نمايد:

1 . اين نكته كه شيخ مفيد در انتساب خويش خطا رفته باشد ولى اين احتمال چندان روا نمى نمايد;زيرا اولاً شيخ مفيد در بغداد مى زيست و آن شهر محل حضور و فعاليت نوبختيان بود.

بنابراين بعيد مى نمايد كه عقايد برجسته ترين متكلم نوبختيان بر كسى چون شيخ مفيد كه از نظر زمانى چندان فاصله اى نداشتند مخفى مانده باشد و ثانياً شيخ مفيد در اوائل المقالات مكرراً از آراى نوبختيان ياد مى كند و اين مطلب نشان دهنده وقوف و آگاهى شيخ مفيد از عقايد آنان است و ثالثاً نجاشى در ذيل احوال ابواسحاق نوبختى از كتاب: التنبيه للامامة او ياد مى كند و اظهار مى دارد: اين كتاب را در خدمت شيخ مفيد قرائت كرده است.6

اين مطلب نشان مى دهد كه شيخ مفيد مدرّس كتابهاى وى بوده و به عقايد او آشنايى

كامل داشته است.

2 . احتمال ديگر آن است كه تبديل رأى و نظر را در آراء نوبختى بپذيريم. اين كه ايشان در ابتدا ديدگاه اول را داشته است و سپس به هنگام تأليف كتاب: ياقوت از آن ديدگاه عدول كرده و ياحداقل در آن به ترديد افتاده واز ذكر آن خوددارى كرده است.

اين احتمال گرچه موجّهتر مى نمايد; اما كاملاً از اشكالات احتمال اوّل رهايى نمى يابد; زيرا با توجّه به تأخّر زمانى شيخ مفيد از نوبختى بسيار بعيد است كه شيخ از رأى جديد نوبختى اطلاع نيافته باشد و همان رأى اوليه را به نوبختى نسبت دهد.

/ 9