responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 303

عَلی مَصْرَعِ الْحُسَینِ [1]. گفتند شما را به خدا قسم حالا که ما را به کوفه میبرید خواهش ما این است که ما را از قتلگاه ببرید برای اینکه میخواهیم با عزیزان خودمان آخرین دیدار را انجام بدهیم. آنها این تقاضا را پذیرفتند. وقتی که اینها را آوردند از کنار شهدا عبور بدهند چشم اینها که به این ابدان مطهر افتاد فریادشان بلند شد و همه خودشان را از روی مرکبها به روی زمین انداختند جز زین العابدین سلام اللَّه علیه که بیمار بود و پاهای مقدسش را بسته بودند. هرکس عزیزی را در بغل گرفت، هرکسی کنار عزیزی از عزیزان خودش قرار گرفت. زینب که هفت برادر و یک پسر در کربلا داده فقط یک عزیز و محبوب دارد. حال در میان آن شمشیر شکستهها، سنگها و کلوخها خدا میداند چه حالی دارد! گفت:

گلی گم کردهام میجویم او را

به هر گل میرسم میبویم او را

رفت و رفت تا بدن حسین را پیدا کرد و خودش را روی این بدن انداخت ...

اینجاست که نقل کردهاند زینب شروع کرد به نوحه سرایی؛ یک نوحه سرایی کرد که دوست و دشمن گریستند، حتی همان جلادهای مأمور هم گریستند. صدایش را بلند کرد:

بِابِی الْمَهْمومُ حَتّی قَضی

بِابِی الْعَطْشانُ حَتّی مَضی

و لا حول و لا قوة الّا باللَّه العلی العظیم و صلّی اللَّه علی محمد و آله الطاهرین باسمک العظیم الاعظم الاعز الاجلّ الاکرم یا اللَّه ....

خدایا دلهای ما را به نور ایمان منوّر بگردان، ما را با حقایق اسلام آشنا بفرما، ما را پیرو واقعی تعالیم عالیه اسلامی قرار بده، ما را از اخلاق مکرمتی و مکارم اخلاق بهرهمند بگردان، نیتهای ما را خالص بگردان، اموات ما غریق رحمت خودت بفرما.

خدایا ما را قدردان اسلام و قرآن قرار بده، قدردان پیغمبر و آل قرار بده، حاجات مشروعه ما را برآور.

و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان.


[1]. لهوف، چاپ داوری قم، ص 55

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 303
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست