در نشست کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی مطرح شد؛جلایی‌پور:حفاظت از دولت-ملت ایران خط قرمز هر ایرانی است/داود دشتبانی: با حل تعارضات بین‌المللی بحث تجزیه‌طلبی در ایران جمع می‌شود/محمدعلی بهمنی‌قاجار: هدف واگراها اقلیت جلوه دادن قومیت‌ها در ایران …

در نشست کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی مطرح شد؛جلایی‌پور:حفاظت از دولت-ملت ایران خط قرمز هر ایرانی است/داود دشتبانی: با حل تعارضات بین‌المللی بحث تجزیه‌طلبی در ایران جمع می‌شود/محمدعلی بهمنی‌قاجار: هدف واگراها اقلیت جلوه دادن قومیت‌ها در ایران …

سایت خبری تحلیلی امتداد

 

امتداد-گروه اجتماعی: یکشنبه 19 آبان به همت کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی نشستی با عنوان فوتبال و واگرایان در دفتر این حزب برگزار شد. در این نشست که موضوع آن طرح مسائل واگرایانه در ورزشگاه ها بود، محمدعلی بهمنی قاجار پژوهشگر حوزه اقوام و تاریخ، داوود دشتبانی پژوهشگر مطالعات قومی و عضو کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و حمیدرضا جلائی پور رئیس کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی حضور داشتند. در ابتدای این نشست حاضران ضمن اشاره به واقعه زلزله در استان آذربایجان شرقی با هموطنان آسیب دیده ابراز همدردی کردند.

محمدعلی بهمنی قاجار به عنوان اولین سخنران این نشست ضمن اشاره به حوادث ورزشگاه‌های اهواز و تبریز اظهار داشت: فوتبال به ذاته جهت گیری سیاسی و اجتماعی ندارد مثل رسانه که به ذاته جهت گیری خاصی ندارد و ابزاری است که می‌تواند در خدمت اهداف متفاوتی قرار بگیرد.

این پژوهشگر مسائل تاریخی ادامه داد: مسائل قومی که در دوره معاصر در ایران مطرح می‌شود مبتی بر زبان، مذهب، آداب و رسوم و فرهنگ است؛ حال آنکه ما در سابقه تاریخی کشورمان بحث ها و مناقشات قومیتی نداشتیم. حتی در دوره معاصر هم حرکت منجر به تشکیل جمهوری یک ساله آذربایجان نیز یک حرکت مدیریت شده از خارج بوده و برخلاف تبلیغاتی که در دوره پهلوی صورت می‌گرفت تا در راستای کیش شخصیت و قهرمان‌سازی از محمدرضا پهلوی او و ارتش را نجات دهنده آذربایجان معرفی کنند. در واقع این مردم آذربایجان بودند که با خروج قشون سرخ شوروی به جارو کردن از «اعضای فرقه» پرداختند و ارتش ایران با ورود به آذربایجان خشم مردم نسبت به اعضای فرقه را مدیریت کرد وگرنه مردم به خاطر نفرتی که از یک سال مزدوری اعضای فرقه داشتند همه آنها را قتل عام می کردند.

در مورد شورش اسماعیل آقا سیمیتقو هم که پانترک‌ها امروز درباره غائله سیمیتقو تبلیغ می‌کنند در واقع سیمیتقو توسط دولت عثمانی تجهیز و تحریک می‌شد و اصلا بحث کرد و ترک مطرح نبود. در دوره معاصر ما عثمانی ها و روس ها براساس منافع خود افرادی را جذب می کردند. درواقع برنامه های تجزیه طلبانه یا قومگرایانه برآمده از گرایش های داخلی نبود.

بهمنی در ادامه افزود: کردها پس از فروپاشی عثمانی و تقسیم این کشور خواهان سهم خواهی از ماترک عثمانی شدند و در صدد برآمدند مانند سایر ملل و اقوام باقیمانده از قلمرو عثمانی آنها هم کشوری تشکیل دهند که موفق نشدند. اما پیامدهای منفی این سهم‌خواهی ها به مرور به کردهای ساکن ایران هم سرایت کرد و باعث مطرح شدن بحث استقلال طلبی شد.

این پژوهشگر مسائل تاریخی با اشاره به اسناد باقیمانده از دوره قاجار افزود: از طرفی تاریخ نشان داده بحث اقلیت ها در ایران مفهوم قومیتی نبوده بلکه موضوع اقلیت بیشتر تحت لوای موضوع «ملل متنوعه» مطرح می شده که جنبه دینی و مذهبی داشته است و به افراد غیرمسلمان اطلاق می شده و بحث هویت قومی متفاوت را شامل نشده است. یعنی اقوام در ایران اقلیت محسوب نشده‌اند. جریانات واگرا می‌خواهند قومیت‌های ایران را از جایگاه شهروندان ایرانی به اقلیت‌های ملی تقلیل بدهند. به طور مشخص آذری‌ها همیشه در ارکان مختلف قدرت حضور داشته‌اند و حتی صاحب سلسله بوده اند. اینطور نبوده که از حقوق اجتماعی یا سیاسی مشخصی محروم باشند و مشابه اقلیت‌ها دچار محرومیت های ویژه ای باشند. در بحث اقلیت ملی بحث تعداد جمعیتی مطرح نیست مثلا شیعیان بحرین که اکثریت جمعیتی بحرین هستند چون حق حضور در قدرت را ندارند و با اینکه اکثریت جامعه را تشکیل می دهند اما به علت محرومیت‌هایی که آن ها مواجه هستند اقلیت محسوب می شوند.

وی با اشاره به ارتباط آذربایجان با زبان فارسی افزود: حتی ترک ها در تاریخ پرورش دهنده زبان فارسی بوده اند جایگاهی که زبان فارسی در دربار محمود غزنوی داشت در دربار سامانیان نداشت. اگر همین امروز هم به مقبره شعرای تبریز بروید با مجموعه‌ای از شاعران ترک و آذربایجانی که اشعار خود را به زبان فارسی سروده اند مواجه می شوید. اساسا طبق اسناد موجود اولین بار استالین در جلسه به آهی سفیر ایران در شوروی می گوید زبان ترکی و کردی باید در ایران آزاد باشد که آهی جا می خورد و می گوید همین الان هم جز این نیست.

هدف پانترک ها ایجاد نوعی بیگانگی بین ترک‌های ایران با کشور و حاکمیت است. از طرفی برنامه نزدیکی ترک های ایران به ترکیه و جمهوری آذربایجان را پیگیری می کنند که اساس آن بر «اقلیت جلوه دادن» آذری‌هاست. بحث استقلال کردستان عراق و پانترکیسم هر دو برای کشور خطر‌خیز و باید جدی گرفته شوند.

داوود دشتبانی دیگر سخنران برنامه گفت: در ابتدا باید چند سوتفاهم بزرگ در مورد مباحث اقوام روشن شود. گفتگو در مورد جریان‌های تجزیه‌طلب به هیچ وجه به این معنی نیست که این گروه‌ها دارای پایگاه اجتماعی در میان اقوام ایرانی هستند.

بخش بزرگ و اصلی وجود این گروه‌های مدعی تجزیه‌طلبی به بحث تعارض نظام بین‌الملل با نظام جمهوری اسلامی و رقابت‌های دشمنان منطقه‌ای با ایران بر می‌گردد و چنانچه این تعارضات حل و فصل شود بخش اعظم این اتفاقات فروکش خواهد کرد و اصلا سراغی از آنها باقی نخواهد ماند. این ادعا صرفا یک قضاوت شخصی و بدون سند نیست و افکارسنجی‌های علمی انجام شده صحت آن را نشان می دهد.

براساس موج سوم پیمایش سراسری سنجش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان که در سال 94 انجام شده مردم همه استان‌های کشور بالای 92 درصد احساس همبستگی با هویت ملی و نمادهای ملی برخوردارند و از قضا استان‌هایی که محل سکونت اقوام است رابطه مستحکم تری از مردم مناطق مرکزنشین با هویت ملی ایرانی دارند. شواهد نشان می دهد بحث جدایی خواهی در بطن جامعه ایرانی و در میان قومیت های کشور ریشه ندارد و این ایده‌ها سیاسی و وارداتی بوده‌اند. با این حال ما در غرب کشور تلاش برای ایجاد سه شکاف قومی را احساس می کنیم سه قومیت ترک، کرد و عرب.

این پژوهشگر مسائل قومی با اشاره به تلاش جریان‌های تجزیه‌طلب برای استفاده از پتانسیل هواداران تیم‌های ورزشی اظهار داشت: ورزش در دنیای مدرن صرفاً یک فعالیت بدنی برای سلامتی نیست و به طور مشخص در مورد فوتبال این ورزش در حال تبدیل شدن به یک سنت و آئین است و برخی از جامعه شناسان غربی ادعا می‌کنند فوتیال در دنیای مدرن جایگزین مذهب شده و هواداران متعصب تیم‌های ورزشی همچون هواداران مذاهب با هم در حال رقابت هستند. هواداران تیم‌ها در هواداری‌شان انتخاب های عقلانی خود را کنار می گذارند و متعصب می شوند. طبقه ثروتمند در کنار طبقه فقیر قرار می گیرد و دیگر انتخاب‌های عقلانی و رایج و مبتنی بر منافع مطرح نیست. تا زمانی که فوتبال در این سطح بماند هم مشکلی نیست. اما زمانی که فوتبال با تعصب های قومیتی همراه شود می تواند خطرناک شود.

دشتبانی افزود: جنگ یوگسلاوی و آغاز تجزیه یوگسلاوی در واقع یکی از جنگ هایی بود که از طریق استادیوم‌های فوتبال و در قالب رقابت های فوتبالی دیناموزاگرب و ستاره سرخ بلگراد آغاز شد. در بازی 13 می 1990 این دو تیم هواداران صرب و کروات با هم درگیر شدند و به یکدیگر حمله کردند و این درگیری آغاز جنگ یوگسلاوی بود و موجب تجزیه یوگسلاوی شد.

عضو کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی تصریح کرد: اشاره به این سوابق تاریخی به هیچ وجه به معنای بزرگنمایی نقش حوادث اخیر در ورزشگاه‌های اهواز و تبریز نیست و همانطور که عرض کردم تجزیه‌طلبی و قومگرایی زمینه اجتماعی عمیقی ندارد و اقوام ایرانی در هیچ یک از مناطق با آن همراه نیستند اما باید توجه داشت که گروه‌های این چنینی اقلیت‌های جمعیتی کوچکی هستند اما باورهای رادیکال و متعصبانه و نفرت‌پراکنانه علیه سایر اقوام ایرانی دارند و از این جهت می توانند خطرناک شوند. ما در تاریخ معاصر یک گروه کوچکی مثل مجاهدین خلق (منافقین) را داشتیم و دیده‌ایم که یک گروه کوچک چگونه می‌تواند به یک جامعه بزرگ ضربه بزند.

عضو کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در رابطه با تاثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی بر رشد قوم‌گرایی افزود: تبریز از منظر شاخصه های توسعه یافتگی جز چند شهر برتر کشور است. بنابراین بحث توسعه نامتوازن و محرومیت شامل حال این گروه نمی شود. برای مثال در ایالت کاتالونیا اسپانیا نیز چنین شرایطی حاکمی است. کاتالونیا توسعه‌یافته ترین بخش اسپانیا محسوب می شود و بارسلونا مرکز آن نیز توسعه‌یافته‌ترین شهر اسپانیاست اما در سال گذشته شاهد ناآرامی ها و مطرح شدن بحث استقلال این ایالت بوده ایم.

بنابراین باید عوامل دیگری را در این زمینه بررسی کرد و صرف مطرح کردن محرومیت ساده‌سازی موضوع خواهد بود. البته باید پذیرفت که روند توسعه در کشور ما نامتوازن بوده اما این توسعه نامتوازن رویکرد قومیتی نداشته است. از ابتدای آغاز برنامه‌های توسعه چند کلانشهر مثل تهران و تبریز و اهواز و کرمانشاه و ... به عنوان مراکز توسعه در نظر گرفته شد و تصور این بود که با توسعه این کلانشهرها پیرامون آن‌ها هم توسعه پیدا خواهد کرد. اما در عمل باعث شد که در حال حاضر بیش از 65 درصد جمعیت کشور در 7-8 شهر بزرگ کشور ساکن است و حدود 80 درصد جمعیت ایران در بیست شهر ساکن هستند.

دشتبانی افزود: برای اینکه موضوع توسعه نامتوازن را بهتر درک کنید یک مثال می‌زنم همانطور که عرض کردم استان آذربایجان شرقی در دوران پهلوی و جمهوری اسلامی همواره جزو 5 استان برتر کشور بوده و استان اردبیل تنها بیست سال است که از آذربایجان شرقی جدا شده است. بنابراین به نظر می‌رسد باید استان اردبیل سهمی از این برتری را داشته باشد در حالی که چنین نیست و استان اردبیل علی رغم بیست سال استان شدن هنوز جزو ده استان محروم کشور است. یعنی در تمام دوران قبلی هم توسعه نامتوازن باعث شده امکانات تنها در تبریز متمرکز باشد. همانطور که می بینید این موضوع ربطی به قوم‌گرایی ندارد.

این کارشناس در ادامه افزود: اصلی‌ترین شکاف اصیل و واقعی در کشور ما دموکراسی‌خواهی و اقتدارگرایی است و یکی از عواملی که به قوم گرایی دامن می زند استفاده اقتدارگرایان از تفاوت های قومی است. جریان اقتدارگرا با آگاهی از ضعف پایگاه اجتماعی‌اش از احساسات قومی و مذهبی برای برتری خود استفاده می‌کند و از طرف دیگر فعالان جامعه مدنی و دموکراسی‌خواه را از طریق جریان قوم‌گرا سرکوب اجتماعی و منفعل می‌کند. در زاهدان یک نماینده مشخص اصولگرا سال هاست که بر موج اختلافات شیعه و سنی قرار می گیرد و پیروز می شود. یا نماینده ارومیه که شخصی قوم گرا و عضو جبهه پایداری است هر انتخابات برای پیروزی بر موج قوم گرایی سوار می شود. این جریانات به خاطر منافع کوتاه مدت خود این اقدامات را انجام می‌دهند و متوجه صدماتی که در بلندمدت به کشور وارد می کنند نیستند.

در ادامه این نشست دکتر حمیدرضا جلائی پور رئیس کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی گفت: برخی انتقاد کردند که چرا موضوع این نشست فوتبال و واگرایان را مطرح کردید و البته تعداد بیشتری از اینکه حزب اتحاد نسبت به مسائل ملی و تمامیت ایران حساس هست، هم تشکر کردند. در پاسخ به این انتقادات سخن من این است که هم آذربایجان، هم کردستان و هم خوزستان مهم است و هم توجه به خطر واگرایی مهم است.

ببینید سرزمین آذربایجان یکی از ستون پایه های ایران است. آذربایجان یکی از ستون پایه‌های مبارزاتی تاریخی ایرانیان است و از ستون پایه‌های مشروطه و آزادیخواهی است. ما آنقدر خام نیستیم که شعارهای چند نفر را پای سرزمین آذربایجان و یا پای مردم خوزستان بگذاریم. هر جا ایران در خطر افتاده یکی از پایگاه های دفاعی ایران آذربایجان بوده است. آذری ها در دوران مشروطه و نهضت ملی، در جریان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق از ستون پایه های کشور بوده اند؛ پانترک ها یک فرقه هستند و نه یک جنبش مردمی. ولی واگرایی و پانترکیسم را نباید ساده تلقی کنیم. ما در حفاظت از کشور و هم‌زیستی مردم نباید شوخی کنیم. واگراها خطراند چون فرقه بی‌پرنسیب و فرصت‌طلب و بحران‌ذی هستند. یک مثال می‌زنم سربازان شوروی در جنگ جهانی دوم شمال‌غرب کشور را اشغال کردند و واگراها از فرصت استفاده کردند و اعلام استقلال کردند و مردم را به زحمت انداختند. یک مثال دیگر می‌زنم در ابتدای پیروزی انقلاب ما یک گروه دانشجویی برای کمک به مناطق محروم سیستان و بلوچستان رفته بودیم که به یکباره شنیدیم جنگ نقده شده است. یک گروه ضدملی (حزب دموکرات کردستان) برای گشایش دفتر خودش در شهری که 12 هزار ترک و 8 هزار کرد ساکن دارد به یکباره با فراخوانی هزارارن نفری (و مسلح) یک بحران ایجاد کرد اون موقع هنوز نوع نظام سیاسی هم معلوم نشده بود. و علیه تمامیت ایران زمینه ساز جنگ بین قومی راه انداختند و شهروندان بیگناه بسیاری کشته شدند. شعله نفرت قومی می‌تواند بحران ساز باشد حتی در نیویورک در قلب مدرنیته.

جامعه ایران قوی بود که از این تحرکات واگرایانه در ابتدای انقلاب ضربه نخورد. تمام پادگان ها و پاسگاه‌ها را خلع سلاح کردند و ناامنی را گسترش دادند در حالی که هنوز جمهوری اسلامی درست شکل نگرفته بود. لذا باید توجه داشت که واگراها به دنبال فرصتند و نباید از اعمال آنها غفلت کرد. ظاهرا در ابتدای کار ساده است یک عده کمی بنام ترک به کرد و عرب بی‌احترامی می‌کنند همین حوادث کوچک در یک وضعیت خاص می‌تواند به نزاع شهری و بی‌ثباتی دامن بزند و هم‌زیستی مردم را مختل کنند.

این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با اشاره به حوادث ورزشگاه‌های اهواز و تبریز اظهار داشت: وقتی نیروی انتظامی در استادیوم بزرگ آزادی سه دختر را که لباس مردانه هم پوشیده اند و کاملاً ظاهر مردانه دارند از میان ده‌ها هزار جمعیت بیرون می کشند ولی می بینیم واگراها آزادانه در استادیوم لباس‌ها و نمادها و پرچم ها را می برند و به دولتی که به کشور دیگر تجاوز کرده و سیصدهزار انسان را آواره کرده، احترام نظامی می‌فرستد، اگرچه تعداد آنها کم است و جریان احساسی است ولی باید نگران بود.

کم هستند ولی دارند ایجاد شعله می‌کنند.

این استاد دانشگاه افزود: عثمانی حداقل در همین تاریخ دو سده سه بار آذربایجان را اشغال کرده و دست به کشتار مردم آذربایجان زده است. زمانی که می بینیم دیگران در حال آتش زدن و کینه تراشی برای ایجاد واگرایی هستند باید جدی باشیم و مسولانه عمل کنیم. یا در استادیوم اهواز عده کمی داد می زنند و از «کشور اهواز» می گویند. یا حادثه حمله نظامی که در اهواز اتفاق افتاد و مردم بیگناه را کشتند بعد شبکه‌های ماهواره‌ای از این حرکت‌ها به عنوان حرکت‌های مردمی دفاع می کند. این میشه همون آتش‌بازی خطرناک در وطن و خانه ایران.

این علائم واگرایی را باید جدی بگیریم. ممکن است گفته شود این افراد احساسی و ناراضی در نتیجه نابرابری اقتصادی، فرهنگی و مذهبی است. خب قبول. دولت و جامعه مدنی باید برای رفع نابرابری ها تلاش کند ولی این دلیل نمی‌شود که بگوییم واگرایی چیزی نیست و معلول است و علت نیست.

تمامیت هر کشوری وطن و خانه میلیون‌ها نفر انسان است. هر کسی و هرجمعی از خانه و وطن خودش دفاع می‌کند دفاع از ایران نامش می‌شود ملی گرایی؛ البته چندین نوع ملی‌گرایی منفی و مثبت داشته ایم. در زمان پهلوی ملی‌گرایی باستانگرا و اسطوره ای محور شد که همه جامعه خصوصا بخش مذهبی جامعه نمی‌توانست با آن ارتباط برقرار کند و به همین علت یکی از دلایل انقلاب ۵۷ که اسلامی شد همین واکنش به همین ملی گرایی باستان‌گرا بود.

جلایی‌پور ادامه داد: اما نوع دیگر ملی گرایی، ملی‌گرایی مدنی است که میراث مشروطه ما است. در زمان مشروطه این ملی‌گرایی در قالب ایران برای همه ایرانیان مطرح شد و در قانون اساسی آمد. ریشه‌های این ملی‌گرایی در تاریخ دور ایران هم ریشه دارد. دولت و جامعه مدنی شایسته است مروج این نوع ملی‌گرایی باشد. اگر از این نقطه تعادل خارج شویم خطرناک است. حتی اینکه در برابر ملی‌گرایی باستانی به ملی‌گرایی مذهبی متوسل شویم از نقطه تعادل کشور را خارج می‌کنیم چون ما میلیون‌ها اهل سنت ایرانی داریم. جریان اصلی اصلاح طلب در زمان خاتمی و اصلاحات و افرادی که در راه تقویت دموکراسی فعالیت کردند. این‌ها مروج ناسیونالیسم مدنی بوده و هستند. ایران برای همه ایرانیان رمز هم‌زیستی ما در با هم بودن است.

این فعال سیاسی با اشاره به جریان‌های سرنگونی‌طلب اظهار داشت: برخی معتقدند اصلاح طلبی وقتی خوب است که حکومت را سرنگون کند و اگر چنین نکند به درد نمی‌خورد! حالا این فرقه واگراها هم اخیراً در فضای مجازی طلبکار شده‌اند و یک قدم جلوتر از سرنگونی‌طلب‌ها آمده‌اند و می‌گویند اصلاح‌طلبی خوب است که کشور را تجزیه کند و چون نکرده‌اند باید بازخواست شودند! متاسفانه اینها اصلاحات را نشناخته‌اند. اتفاقا اصلاح طلبی می خواهد همه به جایی برویم که ترک و کرد و فارس و مسلمان و غیرمسلمان و شیعه و سنی و اصولگرا و غیراصولگرا کنار هم زندگی کنند و همه دارای حقوق برابر باشند و همه بپذیرند که عضو یک جامعه و یک دولت-ملت هستیم و سهم و مسوولیت برابری داریم. ما حتی می خواهیم اصولگرا هم این قاعده را بپذیرند ما نمی‌خواهیم اصولگراها حذف شوند میخواهیم به نقطه‌ای برسیم که همه همدیگر را تحمل کنیم و همه همدیگر را بپذیریم و این کشور و این وطن را بسازیم. در عین حال دوست داریم این کشور و مردم و دولت ایران با مردم کشورهای همسایه ترکیه و عراق رابطه دوستی، تجاری و توریستی داشته باشیم.

وی ادامه داد: ترامپ یک سال پیش فکر می کرد سه ماهه میتواند کشور ایران را به هم بریزد. به نظر من اصلا مسئله گروه بی اصل ایران بود و هست. خبر نداشتند بحث حفاظت از دولت-ملت ایران خط قرمز هر ایرانی و از جمله اصلاح طلبان است. ما به هیچ عنوان درباره ایران با کسی شوخی نداریم. متاسفانه این موضوع را نمی فهمند. حفاظت از وطن مثل حفاظت از جان اهالی یک خانواده‌ است. نباید با علائمی که تمامیت ایران را نشانه می‌گیرند بگوییم چیزی نیست ان‌شالله گربه است.



Report Page