| کد مطلب: ۳۹۲۴

واقعا به کجا می‏‌رویــم؟

آقای رئیسی هنگام دفاع از لایحه بودجه چنان سخن گفتند که انسان را دچار تحیر می‌‌کند و شک می‌کنیم که نکند ما در ایران زندگی نمی‌کنیم یا برعکس.

آقای رئیسی هنگام دفاع از لایحه بودجه چنان سخن گفتند که انسان را دچار تحیر می‌‌کند و شک می‌کنیم که نکند ما در ایران زندگی نمی‌کنیم یا برعکس. سه وعده اصلی این دولت، یعنی تورم تک‌‌رقمی و پیش از آن نصف شدن تورم، سپس ایجاد یک میلیون شغل در سال و یک میلیون خانه برای مردم در هر سال، در عمل محقق نشده است، ولی همچنان بر وقوع برخی اصرار می‌ورزند و بخشی را نیز توجیه می‌کنند یا نادیده می‌گیرند. حالا اینکه وعده‌ها هم محقق نشده کاری نمی‌شود کرد، حداقل بیایند بررسی کنند که چرا نشده. جلوی زیان را هر جا بگیریم سود است. همین دیروز بود که مرکز آمار ایران نرخ تورم سالانه را در دی‌ماه برابر ۴۶.۳ درصد اعلام کرد، نرخی که در مواد غذایی خیلی بیشتر و برای روستائیان نیز بیش از شهری‌ها است و اینها موجب افزایش فقر و نابرابری بیشتر می‌شود و انتظار می‌رود که این نرخ تا پایان سال 48 درصد را رد کند، در‌حالی‌که این نرخ در سال 1400 حدود ۴۰ درصد و سال پیش از آن، یعنی آخرین سال دولت روحانی و در اوج تحریم‌ها و‌ کرونا، حدود 36 درصد بوده است. بنابراین نه‌‌تنها این دولت نتوانست آن نرخ 36 درصد را نصف و سپس تک‌رقمی کند، بلکه ابتدا به حدود 40 و امسال نیز احتمالا به حدود 48 درصد خواهد رساند و با توجه به بودجه سال 1402، انتظار می‌‌رود که در سال آینده از این هم بیشتر شود. بدتر اینکه این تورم برای مواد غذایی بسیار بیشتر است و فشار مضاعفی را به مردم وارد می‌‌کند. درباره اشتغال ایشان قول سالی یک میلیون شغل را داد بعد در آبان سال گذشته آن را افزایش هم داد و امروز در مجلس مدعی است که براساس گزارش‌ها و با کد ملی و کد بیمه و محل کار می‌توانند توضیح دهند که حدود یک میلیون شغل ایجاد شده است. درحالی‌که اولا یک سال و نیم از عمر این دولت می‌گذرد، باید یک و نیم میلیون شغل درست می‌کردند. ثانیا، آمار اشتغال را از روی کد ملی و کد بیمه نمی‌گویند، اینها نامعتبر است. تولید این آمار وظیفه مرکز آمار از طریق آمارگیری فصلی این مرکز است. پس اجازه دهید آمار اشتغال را مرکز آمار اعلام کند، هرچند آمار فصل تابستان را هنوز اعلام نکرده و تاخیر شده است. درباره مسکن چیزی نگوییم بهتر است، چون در این‌باره ادعایی وجود ندارد که بخواهد نقد شود. ولی درباره ارز چه باید گفت؟ ارزی که ادعا می‌کنند، فروش نفت و دریافت ارز آن نیز خیلی بیشتر شده ولی دلار دیروز به بالاترین رقم رسید و و رکورد زد و البته مثل همه افراد دیگر دیوار رسانه‌ها را کوتاه یافتند و رئیس‌کل بانک مرکزی گفت: «عامل اصلی نوسان در نرخ ارز آزاد، فضاسازی‌های رسانه‌ای و عملیات روانی در جامعه است.»

چرا مدیران دولتی رسانه‌ها را متهم اصلی شوک‌های اقتصادی می‌دانند؟ برای اینکه مدیریت ناکارآمد حتی قادر نیست ریشه مشکلات را بشناسد لذا دیوار کوتاه رسانه را هدف قرار می‌دهد. درحالی‌که خودشان بیشترین و قوی‌ترین رسانه‌ها را دارند که اگر با رسانه می‌شد قیمت ارز را تعیین کرد، الان هر دلار باید هزار تومان می‌بود. متاسفانه تصوری هم از کنترل و بهبود این وضع عمومی کشور دیده نمی‌شود و در این میان، بودجه دولت از همه اینها تأسف‌بارتر است. فشار مالیاتی به اوج رسیده، هزینه‌های برخی از ردیف‌های بودجه به‌صورت غیرقابل قبول افزایش یافته؛ ردیف‌هایی که فاقد پاسخگویی و کارآیی برای مردم هستند. با وضعیت بودجه فعلی سال آینده با مشکلات اقتصادی بیشتری مواجه خواهیم بود. حقوق و دستمزدها قرار است که به طور متوسط 20 درصد اضافه شود، درحالی‌که تا پایان سال حدود 48 درصد تورم داریم. به عبارت دیگر اگر سال آینده هیچ تورمی نداشته باشیم، حقوق‌بگیران در سال آینده نسبت به امسال 20 درصد عقب‌تر و فقیرتر هستند و اگر تورم سال بعد را حساب کنیم، ماجرا غیرقابل تصور خواهد شد.
این وضعیت جامعه ما است. به‌هیچ‌کدام از پرسش‌های اصلی پاسخی داده نمی‌شود. چشم‌اندازی هم وجود ندارد، شاخص‌ها هر روز رکورد می‌زنند، البته در سویه منفی‌تر. واقعا کجا می‌رویم؟! آلودگی هوا، وضع گاز، وضع ارز و تورم، وضع اشتغال، وضعیت بغرنج سیاست خارجی، اعتراضات و...

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی