داستان بازی Middle-Earth: Shadow of War
داستان بازی Middle-Earth: Shadow of War
در اول بازی میبینیم که «تالیون» روح ارباب اِلفها یعنی «کلبریمبور» را در بدن خود دارد. این دو به کوه «دووم» سفر میکنند تا حلقه قدرت جدید را بسازند اما هنگامی که ساخت آن کامل میشود، کلبریمبور توسط «شیلوب»ربوده و به گروگان گرفته میشود. او از تالیون درخواست تحویل دادن حلقه در عوض آزاد کردن کلبریمبور را میدهد. تالیون سرانجام این شرایط را قبول میکند و حلقه را به شیلوب میدهد، کسی که ادعا میکند آنها یک دشمنی مشترک با «سائورون» دارند.
او با استفاده از حلقه آینده را میبیند و تالیون را به سمت آخرین قلعه «گاندور» یعنی «میناسمورگول» که در محاصره افراد سائورون بود، هدایت میکند. این شهر «پالانتیر» را در خود جای داده بود، ابزار ارزشمندی که هر کس آن را در اختیار داشت، میتوانست هرچیزی را که میخواهد در آن ببیند که یعنی این ابزار با ارزش برای کلبریمبور و اسلحهای خطرناک برای سائورون محسوب میشد.
تالیون به «میناسایتیل» سفر میکند اما خیلی زود با کلبریمبور بر سر مسائلی به مشکل میخورد. تالیون میخواست به گاندوریان کمک کند در حالی که کلبریمبور اعتقاد داشت که شهر دیگر از دست رفته و به دست آوردن پالانتیر باید در ارجحیت باشد. در نهایت تالیون توضیح میدهد که حفاظت از میناسایتیل به نوعی حفاظت از شهر نیز محسوب میشود و او با مدافعان شهر یعنی ژنرال «کستمیر» و دخترش «ادریل» و ستوان «بارانور» ملاقات میکند.
داستان بازی Middle-Earth: Shadow of War
آنها با همراهی هم با اورکهایی که در حال تخریب شهر بودند، مبارزه میکنند اما کمی بعد کستمیر به آنها خیانت میکند و اجازهی ورود به اورکها از طریق دروازهها را میدهد و پالانتیر را در ازای رها کردن دخترش به پادشاه جادوگر میهد. کستمیر توسط جادوگر کشته میشود و تالیون به سختی و با کمک «التراییل» موفق به فرار میشود. التراییل یک الف اساسین بود که از طرف ملکه «گالادریل» کار میکرد. جادوگر میتواند میناسایتیل را تصاحب کرده و نام آن را به «میناسمورگول» تغییر دهد. سائورون به وسیله پالانتیر متوجه میشود که حلقه کلبریمبور در اختیار شیلوب است و «نزگول» را برای حمله به او میفرستند. تالیون موفق به نجات او میشود، شیلوب حلقه را به او برمیگرداند و رو به او میگوید که سرنوشت سرزمین میانی در دستان اوست.
با در اختیار داشتن حلقه، تالیون شروع به استفاده از قدرت آن میکند و با مسلط شدن به اورکها، ارتش خود را میسازد. در طول داستان تالیون طی ماموریتهایی به ایدریل و بارانور در جهت آزادسازی گاندوریان کمک میکند، به «کارنان» خدای جنگل کمک میکند تا «بالروگ» را شکست دهد، به «رَتبَـگ» کمک میکند تا یک خائن به نام «بروز» را شکست دهد، و همراه با التراییل با سه نزگل شامل Suladân, Helm Hammerhand و Isildur مبارزه میکند.
داستان بازی Middle-Earth: Shadow of War
سرانجام بعد از چندین پیروزی، تالیون قدرت ارتش خود را به اندازهای قدرتمند میکند که به قلعه سائورون یعنی «بارادور» هجوم ببرد. هنگام جنگ، تالیون با ایسیلدور که حالا یک نزگل شده روبرو میشود و در مبارزهای او را شکست میدهد اما وقتی خاطرات او را میبیند که چطور به وسیله حلقه یگانه به تباهی کشیده شده است، تصمیم میگیرد به جای این که او را تحت سلطهی خود بگیرد، نابود کرده و روحش را آزاد کند. کلبریمبور از این اقدام خشمگین میشود، چرا که ایسیلدور را در شرایط فعلی یک دارایی با ارزش میدانست. تالیون رو به کلبریمبور میگوید که میل انتقامجویانه به بهای همه چیز تفاوتی با کار سائورون ندارد. تالیون دیگر به فرمانهای کلبریمبور عمل نمیکند و این باعث میشود تا شبح کلبریمبور نیز او را رها کند و در عوض به الترییل بپیوندد.
بدون «سلبریمبور» تالیون رو به مرگ میرود اما در همان لحظه در تصوری با شیلوب دیدار میکند. شیلوب به او اطلاع میدهد که اگر او با سائورون مبارزه کند، موفق خواهد شد و برای ادامهی مبارزهی تالیون با تاریکی، ابراز امیدواری میکند. در شرایطی که سرنوشت تالیون در دستان خودش است، او حلقه قدرت ایسیلدور که بعد از نابودیاش در همان نزدیکی افتاده بود را در دست کرده و جانش را حفظ میکند. او بعد با استفاده از قدرت حلقه Isildur به میناسمورگول حمله میکند و جادوگر را شکست میدهد. او حالا با اختیار داشتن پالاتیر، کلبریمبور و الترییل را میبیند که در حال حمله به سائورون هستند. زمانی که سلبریمبور میخواست بر «سائورون» مسلط شود، سائورون انگشت الترییل که حلقه در آن بود را قطع میکند و خودش را نیز با کلبریمبور ادغام میکند. حالا سائورن و کلبریمبور در برج سائورون گیر افتادهاند و روحشان برای تسلط بر هم میجنگند. تالیون بعد از دیدن این اتفاق تصمیم میگیرد از میناسمورگول به عنوان یک دژ در مقابل نیروهای سائورن در «موردور» استفاده کند.
چند دهه بعد، تالیون سرانجام به واسطهی حلقهی ایسیلدور به تباهی کشیده میشود و به عنوان نزگل به ارتش سائورون میپیوندد، جایی که او و دیگر افراد به شکار «فورودو» و حلقه یگانه میپردازند. با این حال با نابود شدن سائورون و حلقه یگانه، تالیون و سایر نزگلها میمیرند و روحشان آزاد میشود. در نهایت او در زندگی پس از مرگ دیده میشود که سلاح و رزه خود را کنار میاندازد و به سمت طلوع خورشید قدم میگذارد.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه مقالات بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه آن مراجعه کنید.
نظرات کاربران