آیه 61 سوره نور

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَىٰ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ ۚ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا ۚ فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً ۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<60 آیه 61 سوره نور 62>>
سوره : سوره نور (24)
جزء : 18
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

بر نابینایان و لنگان و بیماران باکی نیست (که به جهاد نروند یا تندرستان با آنها معاشر و همسفره شوند) و نیز باکی بر شما نیست که از خانه‌های خود و پدران خود و مادرانتان و برادران و خواهران و عمو و عمه و خالو و خاله خویش غذا تناول کنید یا آنکه از هر جا که کلید آن در دست شماست یا خانه رفیق خود باکی نیست که از مجموع یا هر یک از این خانه‌ها طعامی خورید. و (با وجود این دستور باز) هرگاه بخواهید به خانه‌ای (از اینها) داخل شوید نخست بر خویش سلام کنید (یعنی چون به خانه یا مسجدی درآیید بر مسلمانان و همدینان خودتان یا اگر کسی نباشد بر نفس خود باز سلام کنید و خلاصه باخبر وارد شوید) که سلام تحیّتی با برکت و نیکو از جانب خداست. خدا آیات خود را این گونه برای شما روشن بیان می‌کند باشد که (در آنها) تعقل کنید (و طریق سعادت و هدایت بازجویید).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There is no blame upon the blind, nor any blame upon the lame, nor any blame upon the sick, nor upon yourselves if you eat from your own houses, or your fathers’ houses, or your mothers’ houses, or your brothers’ houses, or your sisters’ houses, or the houses of your paternal uncles, or the houses of your paternal aunts, or the houses of your maternal uncles, or the houses of your maternal aunts, or those whose keys are in your possession, or those of your friends. There will be no blame on you whether you eat together or separately. So when you enter houses, greet yourselves with a salutation from Allah, blessed and good. Thus does Allah clarify His signs for you so that you may exercise your reason.

معانی کلمات آیه

  • حرج: (بر وزن شرف) تنگى و سختى. به گناه نيز حرج گويند.
  • اشتاتا: شت: متفرق و پراكنده. جمع آن اشتات است اما شتى جمع شتيت مى‏‌باشد، إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى‏ ليل/ 3.
  • تحية: هر دعا و ثنا و تعارفى است كه شخص در روبرو شدن با شخص ديگر بر زبان مى‌‏آورد. آن به معنى زنده نگهداشتن است در اقرب الموارد آمد: «حياه اللَّه تحية» يعنى خدا عمر او را زياد كند، سلام دادن سلامتى خواستن از خدا براى طرف است.[۱]

نزول

مفسرین درباره علت نزول این آیة به اختلاف ذکر نموده اند، ابن عباس گوید: وقتى که آیه «لاتَأْکلُوا أَمْوالَکمْ بَینَکمْ بِالْباطِلِ» نازل گردید. مسلمین از یکجا غذاخوردن با نابینایان یا اشخاص لنگ و بیمار امتناع می‌کردند و مى گفتند: بهترین مال، طعام و غذاى خوراکى است که وقتى که با نابینایان و لنگان و بیماران هم غذا و هم سفره شویم.

ایشان عاجز از خوردن کافى در مقابل تندرستان اند و ممکن است تندرستان از آن‌ها زیادتر بخورند و یا بهترین قسمت غذا را تصرف کنند. بنابراین خوردن با آن‌ها نیکو نخواهد بود سپس این آیه نازل شد و به ایشان اجازه داد که با این طایفه هم غذا و هم سفره گردند.

سعید بن جبیر و ضحاک گویند: ضعیفان و لنگان و بیماران و کوران از هم غذا شدن با تندرستان امتناع مى ورزیدند به خیال این که ایشان از خوردن غذا با اینان بدشان خواهد آمد و یا ممکن است از هم غذائى و هم سفره گى با ضعیفان رنج ببرند لذا این آیه نازل گردید و به ایشان دستور فرمود که از خوردن غذا و یا هم غذا گردیدن با خانه هاى ایشان و خودشان باکى نداشته باشند.[۲]

مجاهد گوید: اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله با یکدیگر مشفق و مهربان بودند وقتى که یکى از این کوران یا لنگان یا بیماران به خانه هاى ایشان می‌رفت و در آنجا غذائى نمى بود، صاحب خانه دست ایشان را مى گرفت و به خانه هاى خویشاوندان خود مى برد و به آنان طعام و غذا می‌داد. اینان از خوردن این غذا امتناع می‌کردند و مى گفتند: ما صاحب طعام نیستیم و علاوه بر آن صاحب طعام مزبور ما را به خود دعوت نکرده و ما سرزده به آنان وارد گشته ایم لذا از خوردن امتناع مى ورزیدند سپس این آیه نازل گردید و به آن‌ها رخصت و اجازه داده شد.

سعید بن مسیب گوید: وقتى که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در جهاد و جنگ شرکت مى کردند. کلیدهاى خانه خویش را به این اشخاص که از رفتن به جنگ معاف بودند، مى سپردند و ایشان در هنگام حفظ خانه هاى اصحاب مزبور از خوردن غذاى خانه آن‌ها به خاطر این که خود آن‌ها غائب بوده و به اموال خوراکى آن‌ها نمی‌توان دست زد. از خوردن آن امتناع می‌کردند سپس با نزول این آیه به آن‌ها اجازه داده شد، چنان که از زهرى و عائشه نیز آن را نقل نموده اند.[۳]

ابن عباس گوید: این قسمت از آیه «أَوْ صَدِیقِکمْ» درباره حارث بن عمرو نازل گردید زیرا با پیامبر در جهاد شرکت کرده بود و خانه و اهل خویش را به مالک بن زید سپرده بود وقتى که مراجعت کرد، مالک را ضعیف و بیمار یافت از او پرسید تو را چه شده است که این قدر ضعیف گشته اى؟ گفت: در این مدت چیزى نداشتم که بخورم و از طرفى از خوردن غذاى تو چون نبوده اى امتناع ورزیدم سپس این آیة نازل گردید.

و درباره این قسمت از آیة «لَیسَ عَلَیکمْ جُناحٌ أَنْ تَأْکلُوا جَمِیعاً أَوْ أَشْتاتاً» گویند: که طایفه اى از عرب بنى کنانة مانند بنولیث بن بکر را عادت بر این بود که تنها بخوردن غذا نمى پرداختند و مقید بودند میهمانى بر آنان وارد شود سپس به خوردن غذا با میهمان بپردازند و اگر میهمانى نمی‌رسید چه بسا از خوردن غذا در شب و روز امتناع مى ورزیدند سپس این آیة نازل شد و به آنان دستور داد، اگر بخواهند مى توانند با میهمان غذا بخورند و اگر بخواهند مى توانند تنها غذا بخورند چنان که از قتادة نیز روایت گردیده است.

عکرمة گوید: درباره قومى از انصار نازل شده که بدون وجود میهمان غذا نمی‌خوردند و نیز با یکدیگر از ترس این که مبادا یکى زیادتر بخورد و دیگرى کمتر بخورد غذا نمی‌خوردند سپس این آیه نازل گردید و فرمود: در هر حالت مى توانند غذا بخورند چنان که از ابوصالح نیز روایت شده است.[۴]

ضحاک گوید: اهل مدینه قبل از بعثت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از خوردن غذا با کوران و بیماران و اشخاص لنگ امتناع مى کردند. به این عذر که کوران غذاى خوب را نمى بینند تا بخورند و بیماران هم غذاى کافى نخواهند خورد و لنگان هم ممکن است از خوردن غذا عقب بیفتند. لذا این آیه نازل شد و به آن‌ها اجازه خوردن غذا با این ضعیفان داده شد.[۵]

ابن عباس گوید که حرث با پیامبر در جهاد شرکت کرد و خالد بن زید را جانشین خود در خانه خویش قرار داد. خالد از خوردن غذاى خانه او امتناع کرده بود سپس این آیه آمد[۶] و نیز گویند این قسمت از آیه «أَوْ ما مَلَکتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِکمْ لَیسَ عَلَیکمْ جُناحٌ أَنْ تَأْکلُوا جَمِیعاً أَوْ أَشْتاتاً» هنگامى نازل شد که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به مدینه مهاجرت کرده بودند پس از آن بین مهاجرین و انصار برادرى و اخوت ایجاد نموده و هر دو نفر را با یکدیگر برادر دینى قرار دادند چنان که میان ابوبکر و عمر را با یکدیگر برادر ساختند و نیز بین عثمان و عبدالرحمن بن عوف و میان طلحة و زبیر و همچنین بین سلمان و ابوذر و نیز میان مقداد و عمار یاسر را برادرى ایجاد کردند.

در این میان على علیه‌السلام با کسى برادر قرار داده نشده بود لذا بسیار مهموم و مغموم گردید و نزد پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله من با چه کسى برادر خواهم بود. پیامبر فرمود: یا على تو را براى خودم ذخیره کرده ام و برادر خود قرار داده ام زیرا تو وصى من و جانشین من بعد از من خواهى بود و تو در نزد من به منزله هارون نزد موسى خواهى بود پس از ایجاد برادرى هر وقت جنگ یا سریه اى پیش می‌آمد.

عده اى به جنگ می‌رفتند و کلید خانه هاى خود را به برادران دینى خود می‌دادند و سرپرستى امور خانه و زن و فرزند خود را به آنان مى سپردند ولى آن برادران از رفتن به خانه آن‌ها و خوردن غذاى آنان امتناع مى ورزیدند تا این که این آیه نازل شد.[۷]

شیخ بزرگوار ما هم کم و بیش درباره این موضوعات ولى نه بعنوان شأن نزول مطالبى ذکر نموده اند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى‌ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ لا عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَواتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خالاتِكُمْ أَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعاً أَوْ أَشْتاتاً فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «61»

جلد 6 - صفحه 215

بر نابينا و لنگ و بيمار و بر خودتان ايرادى نيست كه بخوريد از خانه‌هاى خود يا خانه‌هاى پدرانتان يا خانه‌هاى مادرانتان يا خانه‌هاى برادرانتان يا خانه‌هاى خواهرانتان يا خانه‌هاى عموهايتان يا خانه‌هاى عمه‌هايتان يا خانه‌هاى دايى‌هايتان يا خانه‌هاى خاله‌هايتان يا خانه‌هايى كه كليدهايش را در اختيار داريد، يا خانه‌هاى دوستانتان. بر شما باكى نيست كه دسته جمعى بخوريد يا پراكنده (و تنها)، و چون وارد خانه‌اى شديد، پس بر يكديگر سلام كنيد، كه تحيّتى است الهى و مبارك و پسنديده. خداوند آيات خود را اين چنين براى شما بيان مى‌كند، شايد كه بينديشيد.

نکته ها

امام باقر عليه السلام مى‌فرمايد: قبل از اسلام، افراد نابينا، لنگ و مريض حقّ نداشتند با افراد سالم غذا بخورند. اين آيه به آنان اجازه داد تا با افراد سالم و دسته‌جمعى غذا بخورند، يا اگر خواستند جداگانه ميل كنند. «1»

علّامه طباطبايى مى‌فرمايد: ظاهر آيه چنين است كه خداوند براى مؤمنان حقّى قرار داده كه بتوانند از خانه فرزندان و خويشان و دوستانشان به ميزان احتياج بخورند و مصرف كنند و اين اذن، كلّى و فراگير است، لكن ابتداى آيه به سه گروه اشاره كرده كه معمولًا نمى‌توانند غذاى خود را تأمين كنند و نيازمند ديگران هستند، اما حكم به اين سه گروه اختصاصى ندارد و براى همه مؤمنان است. «2»

اين آيه تنها اجازه استفاده از خانه خويشانِ نَسَبى را بيان كرده و نامى از فاميل سببى مثل پدرزن، مادرزن، برادرزن و خواهرزن نبرده است.

اين آيه تنها درباره‌ى غذا خوردن است، ولى تصرّفات ديگر مشروط به گرفتن اجازه است.

و خوردن غذا از خانه‌هاى ياد شده نيز بايد طبيعى و دور از اسراف و تبذير باشد. «3»

در موارد ذكر شده در آيه نيز، گاهى قرائن نشان مى‌دهد كه اين يازده گروه ميل ندارند از

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفسير الميزان.

«3». تفسير صافى.

جلد 6 - صفحه 216

غذاى خانه آنان بخوريم، مثل آنكه خوردنى را در جاى مخصوصى پنهان كرده‌اند. در چنين مواردى بايد دست نگه‌داريم.

امام باقر عليه السلام فرمود: هنگامى كه شخصى وارد خانه مى‌شود و بر اهل آن سلام مى‌كند و آنان جواب دهند، اين سلام بر خويشتن است. «1»

خانه‌ى فرزند در اين آيه نيامده است، شايد به خاطر اين كه اين مورد، روشن و مسلم است.

در حديث مى‌خوانيم: «انت و ما لك لابيك» تو و مالت از آن پدرت مى‌باشيد.

پیام ها

1- ديگران را بر خود مقدّم بداريم، خصوصاً محرومان را. «الْأَعْمى‌- الْأَعْرَجِ‌- الْمَرِيضِ‌- أَنْفُسِكُمْ»

2- روابط خانوادگى و خويشاوندى، در مسائل حقوقى اثر مى‌گذارند. (گرچه غذا ملك صاحبخانه است، ولى اسلام روابط خويشاوندى و عاطفى را در اين موارد بر مالكيّت افراد غالب نموده است.) أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ‌ ... بُيُوتِ أَعْمامِكُمْ‌

3- قرائن عرفى و اطمينان عقلايى براى جواز مصرف از خانه ديگران كافى است.

(مثلًا دادن كليد خانه، نشان رضايت است) «مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ»

4- در اسلام، حقّ دوست در كنار حقّ فاميل قرار داده شده است. أَعْمامِكُمْ‌ ... أَوْ صَدِيقِكُمْ‌ (از «افلاطون» پرسيدند: برادرت را بيشتر دوست دارى يا رفيقت را؟ گفت: برادرم را زمانى كه رفيقم باشد.) «2»

5- سلام كردن، از آداب ورود به منزل است. «فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا»

6- سلام، ادبى آسمانى، مبارك و پسنديده است. «تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً»

7- سلام‌كردن، در خير وبركت زندگى مؤثّر است. «مُبارَكَةً طَيِّبَةً»

8- اهل خانه به منزله‌ى جان شما هستند. «فَسَلِّمُوا عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ»

9- مرز حقّ و حقوق را بايد خداوند تعيين فرمايد. «يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ» 10- در احكام الهى بايد انديشيد. «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفسير مراغى.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 217

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص249
  2. پرش به بالا تفاسیر کشف الاسرار و روض الجنان.
  3. پرش به بالا تفاسیر کشف الاسرار و جامع البیان و بزار.
  4. پرش به بالا تفاسیر کشف الاسرار و جامع البیان.
  5. پرش به بالا تفسیر جامع البیان.
  6. پرش به بالا تفسیر ثعلبى.
  7. پرش به بالا تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.

منابع