محصولات و خدمات

تبلیغات

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

رضا شاه و آتاتورك 2
profile-image
نویسنده

قاسم خرمی

مديرمسئول

بامقايسه نخبگان عثماني و ايران در اوايل قرن بيستم:

چرا در تحقق نوگرايي و تجدد؛ آتاتورك از رضاشاه موفق تر بود؟

كتاب « تجدد آمرانه: جامعه و حكومت در دوره رضاشاه»  شامل مجموعه مقالاتی درباره روند و کیفیت مدرنیسم و مدرنیته در ایران و بویژه دوره حکومت رضا شاه پهلوی است که توسط افرادی مثل محمدعلی همایون کاتوزیان و مَتیو الیوت نوشته شده است. تورج اتابکی و اریک یان زورکر نیز پیشگفتار نسبتا مفصلی بر آن نوشته اند. اين كتاب مي خواهد بگويد كه با «ديكتاتوري» شايد بشود توسعه يافت اما با « استبداد» و « خودسري» هرگز!

 

در این کتاب، ابتدا علل گرایش رژیم‌های عثمانی و ایران به « تجدد آمرانه»  مبتنی بر دولت مقتدر در دوران بعد از جنگ جهانی اول، مورد بررسی قرار گرفته است و سپس برخی شباهت ها و تفاوت ها میان مدرنیسم و تجدد مصطفی کمال پاشا( آتاتورک) در ترکیه با رضاشاه پهلوی در ایران، مقایسه، تفکیک و فهرست شده است.

کتاب «تجدد آمرانه» می خواهد به اين پرسش پاسخ دهد که چرا اصلاحات آتاتورک در عثمانی به نتیجه رسید و حکومتی که او پایه گذاری کرده بود دوام آورد اما ادامه همان اصلاحات در ایران، به شکست انجامید و رژیم رضا شاه سقوط کرد.

جمع بندی و نتیجه گیری کتاب این است که :


تغییر ماهیت رژیم پهلوی اول از «خودکامگی و دیکتاتوری» به «استبداد و خودسری» از مهمترین دلایل شکست مدرنیته و اصلاحات از بالا در ایران بوده است. خودسری زمانی است که فرایند مشورت و تصمیم سازی نخبگان و طبقات اجتماعی  از بین می رود و نهادهای سیاسی مثل پارلمان بی روح و بی اثر می شود.


به عبارتی کتاب «تجدد آمرانه» می خواهد بگوید: حکومت آتاتورک به خاطر دیکتاتوری بودن اما حفظ نهادهای سیاسی دوام آورد اما حکومت رضا شاه به خاطر استبدادی بودن و مضافا تضعیف اثرگذاری نهاد های سیاسی، دوام نیاورد.

شباهت‌ها و تفاوت‌های تجدد کمال پاشا و رضاشاه

 

Image result for رضاشاه و آتاتورك و

تورج اتابکی در پیش‌گفتار کتاب «تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضا شاه» شباهت ها و تفاوت های، اصلاحات دولت محور در دولت آتاتورک و رضاشاه را به تفصیل بیان کرده است که خلاصه آنرا در ۴ بند فهرست کرده ام: 


۱ـ نوگرایان هم در عثمانی و هم ایران با بی‌توجهی به فردگرایی و خردگرایی حاکم بر تمدن اروپایی صرفاً به دنبال اخذ تجدد با الگوی فرانسوی بعد از ناپلئون و متکی به دولت مقتدر و متمرکز رفتند. (ص۷) در هر دو کشور مدرن‌سازی به اتکای روشنفکران برآمده از دیوانسالاری و ارتش و بی‌اعتنا و بی‌اعتماد به بورژوازی تجاری و صنعتی انجام شد.


۲ـ مدرن‌سازی در هر دو کشور نوعی واکنش دفاعی به قدرت‌های استعماری و نیز تلاش برای غلبه بر مشکلات داخلی به حساب می‌امد از این رو ترکیبی از ملی‌گرایی رمانتیک و آزادی‌خواهی و برابری‌خواهی شالوده ایدئولوژیک آن‌ها را تشکیل می‌داد (ص ۱۰)


۳ـ اکثر روشنفکران ایرانی و ترک بعد از جنگ اول به این نتیجه رسیده بودند که در میانه رقابت‌های استعماری هر نوع تلاشی برای اصلاح از پایین می‌تواند به استقلال و یکپارچگی کشور آسیب برساند. در ایران ناامیدی از انقلاب مشروطیت جامعه روشنفکری را به سمت اقتدارگرایی و ملی‌گرایی زبانی و فرهنگی کشاند (ص ۱۲)


۴ـ تجدد آتاتورک به برچیدن نهادهای سیاسی، مجلس ملی و احزاب منتهی نشد و بعد از او حکومت استمرار یافت اما در ایران با محو شدن جایگاه این نهادها به تدریج رضاشاه از خودکامگی به استبداد متمایل شد و هیچ‌جایی برای کاریست فردگرایی، خردورزی و استدلال در درون جامعه باقی نگذاشت. و به این ترتیب نظام سیاسی تأسیس شده بعد از او استمرار نیافت. (ص۲۰)

Image result for تجدد آمرانه

این کتاب با ترجمه مهدی حقیقت‌خواه و از سوی انتشارات ققنوس در سال ۱۳۸۵ انتشار یافته است.

 

Image result for كوتاي سوم اسفند

 

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها