صفحه 282
مسئله 1859- سپردههاى كوتاه مدّت و دراز
مدّت در بانکها و سودى كه بانك به آن مىدهد، اگر مطابق موازين شرعى باشد از قبيل
مضاربه و شركت و امثال آن، حلال است، ولى اگر يقين دارد كه اين امور جنبۀ ظاهرى و
صورى دارد، آن سود حرام است.
مسئله 1860- آنچه اشخاص از بانکها مىگيرند
اگر به عنوان قرضالحسنه باشد مانعى ندارد و اضافهاى كه به بانکها مىپردازند
اگر مطابق موازين شرعى باشد، از قبيل كارمزد، شركت و يا مضاربه، حلال است و اگر
يقين دارد كه اين امور جنبۀ ظاهرى و صورى دارد، گرفتن پول از بانك حرام است و سودى كه مىدهد نيز حرام است.
مسئله 1861- ربا گرفتن از بانکهاى كشورهاى
غير اسلامى اشكال ندارد.
مسئله 1862- آنچه را كه بانکها يا صندوقهاى
قرضالحسنه به عنوان كارمزد و حقّ الزّحمه مىگيرند، اگر متناسب با زحمات باشد
اشكال ندارد، ولى اگر اين همان سود پول است كه به نام كارمزد مىگيرند براى گيرنده
و دهنده حرام است.
مسئله 1863- بانکها و صندوقهاى قرضالحسنه
كه مقدارى از سرمايۀ خود را كه از مردم گرفتهاند در كارهاى تجارى يا توليدى به
كار مىگيرند، اين كار جايز است، ولى سزاوار نيست پولى را كه از مردم به عنوان قرضالحسنه
گرفتهاند تا به ديگران قرضالحسنه بدهند، آن را در كارهاى تجارى يا توليدى به كار
گيرند.
مسئله 1864- چون بانك سپردههايى را بهعنوان
قرضالحسنه مىگيرد، مىتواند در آنها تصرّف كند و در صورت تلف شدن، بانك ضامن
است، چه قبل از تصرفّ تلف شود يا بعد از تصرّف.
مسئله 1865- جايزههايى كه بانکها يا غير
آنها براى تشويق قرض دهنده مىدهند يا مؤسّسات ديگر براى تشويق خريدار مىدهند،
حلال است، و آنچه را كه فروشندهها براى جلب مشترى داخل جنسهاى خود مىگذارند،
حلال است.
مسئله 1866- حوالههاى بانكى يا تجارى كه به
آنها صرف برات گفته مىشود، مانع ندارد، پس اگر بانك يا تاجر پولى را از كسى در
محلّى بگيرد و حواله بدهد كه از بانك يا طرفش در محلّ ديگر، آن پول را بگيرد و در
مقابل اين حواله از دهنده چيزى بگيرد، مانع ندارد و حلال است.
صفحه 283
مسئله 1867- اگر انسان بداند در بانك و مغازه
و مانند آن پول حلال و حرام هر دو وجود دارد، ولى نداند پولى را كه مىگيرد
از پولهاى حرام است يا نه، داد و ستد با آنجا مانعى ندارد.
مسئله 1868- ديرکرد حرام است، امّا اگر تأخير
بدون عذر در پرداخت اقساط، موجب ضرر يا خسارت شود، مطالبۀ آن خسارت جايز است و در
هر صورت، دیرکرد موجب فساد معامله نیست.
مسئله 1869- معاملات ارزى، يعنى خريدن دلار
يا مارك و مانند آن به اسكناس جايز است، همانگونه كه خريدن اسكناس به اسكناس اگر
داعى عقلايى غير از ربا خوردن در آن باشد، جايز است.
مسئله 1870- سفته و چك نظير سندى است كه به
بستانكار مىدهند، به همين جهت معامله بر خود آن واقع نمىشود، بنابراين معامله با
چك يا سفته بىآنكه بدهكارى در مقابلش داشته باشد، مثل اينكه سفته يا چك يك ماهه
را كه به مبلغ هزار تومان است بدهد و نهصد تومان پول نقد بگيرد، صحيح نيست و اين
همان ربا و حرام است، و همچنين است چك يا سفتۀ دوستانه كه شخص به
ديگرى مىدهد تا آن را به شخص سوّمى بدهد و مقدارى از مبلغ آن را كم كرده و پول
نقد بگيرد، ولى اگر ذمّه را، كه چك و سفته كاشف آن است، به كمتر بفروشد، مانعى
ندارد.