آیه 171 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ ۚ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَىٰ مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۖ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ ۚ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ ۚ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ ۘ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا

مشاهده آیه در سوره


<<170 آیه 171 سوره نساء 172>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 6
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ای اهل کتاب، در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستی سخن نگویید؛ در حق مسیح عیسی بن مریم جز این نشاید گفت که او رسول خداست و کلمه الهی است که به مریم فرستاده و روحی از عالم الوهیت است؛ پس به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و به تثلیث قائل نشوید (اب و ابن و روح القدس را خدا نخوانید)، از این گفتار شرک باز ایستید که برای شما بهتر است، جز خدای یکتا خدایی نیست و منزّه و برتر از آن است که او را فرزندی باشد، هر چه در آسمان و زمین است همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانی (همه موجودات) کافی است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

O People of the Book! Do not exceed the bounds in your religion, and do not attribute anything to Allah except the truth. The Messiah, Jesus son of Mary, was only an apostle of Allah, and His Word that He cast toward Mary and a spirit from Him. So have faith in Allah and His apostles, and do not say, ‘[God is] a trinity.’ Relinquish [such a creed]! That is better for you. Allah is but the One God. He is far too immaculate to have any son. To Him belongs whatever is in the heavens and whatever is on the earth, and Allah suffices as trustee.

معانی کلمات آیه

لا تغلوا: غلوّ: تجاوز از حدّ. در اصل به معنى بالا آمدن است. «لا تغفلوا»: تجاوز نكنيد.

مسيح: لقب عيسى عليه السّلام و آن معرب مشيحا به معنى مبارك است.

كلمته: كلم: زخم زدن. معناى اصلى آن اثر گذاشتن است. كلام و كلمه اثرى است که دلالت بر معنى دارد. اطلاق كلمه بر عيسى به علت آنست كه اثرى بود از آثار خدا.

واحد: احد: بى همتا، بى نظير. واحد: يكى. احد راجع به وصف است، واحد راجع به عدد.

سبحانه: پاك و منزّه است او. سبحان اللَّه يعنى: خدا را از هر بدى به دور مى دانم.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‌ مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَيْراً لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ وَكِيلًا «171»

اى اهل كتاب! در دين خود غلوّ نكنيد و جز حقّ، به خداوند نسبتى ندهيد. همانا مسيح، عيسى پسر مريم، فرستاده‌ى خداوند و كلمه‌ى اوست كه به مريم القا نمود و روحى است از جانب او. پس به خداوند و پيامبرانش ايمان آوريد، و به تثليث قائل نشويد. (از اين حرف) دست برداريد كه به نفع شماست. جز اين نيست كه اللّه خدايى است يكتا، و از اينكه فرزندى داشته باشد منزّه است. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از آن اوست و خدا براى تدبير و سرپرستى هستى كافى است.

نکته ها

«كَلِمَةُ اللَّهِ» به انبيا و اوليا گفته مى‌شود، چون همانطور كه كلمه، بيانگر مطالبى است كه در ذهن گوينده است، پيامبران و اوليا بيانگر كمالات پروردگارند. چنانكه در حديث آمده است:

«نحن كلمات اللّه التّامات» ما كلمات كامل الهى هستيم. «1»

شايد هم مراد از كلمه، همان جمله‌ى‌ «كُنْ فَيَكُونُ»* باشد كه قول خداوند است و مانند هر سخن ديگر، محصول آن كلمه است. «2» چنانكه در جاى ديگر، خداوند آفرينش عيسى عليه السلام‌

«1». تفسير اطيب‌البيان.

«2». تفسير الميزان و فى‌ظلال‌القرآن.

جلد 2 - صفحه 218

را به آفرينش آدم عليه السلام تشبيه نموده و مى‌فرمايد: «إِنَّ مَثَلَ عِيسى‌ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» «1»

از امام صادق عليه السلام درباره‌ى‌ «رُوحٌ مِنْهُ» سؤال شد، حضرت پاسخ دادند: مقصود روح خداست كه خداوند آن را در آدم و عيسى عليهما السلام قرار داد. «2»

مسيحيان عقيده به تثليث دارند و اللّه را خداى پدر، مسيح را خداى پسر و جبرئيل را واسطه‌ى اين دو خدا مى‌دانند، كه نوعى كفر است. قرآن هم مى‌فرمايد: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ» «3» آنانكه خدا را يكى از خدايان سه‌گانه مى‌دانند، كافرند. البتّه گروهى از آنان نيز حضرت مريم را به جاى جبرئيل، يكى از خدايان سه‌گانه مى‌دانند كه قرآن در اين باره مى‌فرمايد: «يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ» «4» اى عيسى! آيا تو به مردم گفته‌اى كه مرا و مادرم را دو خدا قرار دهيد؟

در روايات، به غلوّ كنندگان نفرين شده و آنان از بدترين اقسام كفّار و مشركان به شمار آمده‌اند. «5»

اگر نداشتن پدر، دليل بر الوهيّت باشد، حضرت آدم بايد به طريق اولى الوهيّت داشته باشد، چون نه پدر داشت و نه مادر.

در قرآن 17 بار، عيسى به مريم نسبت داده شده تا فرزند خدا بودن را نفى كند. در اناجيل هم از او به عنوان فرستاده خدا ياد شده، نه خدا. در اناجيل، حضرت عيسى عليه السلام 80 بار خود را بنده و رسول خدا معرّفى كرده است. «6»

پیام ها

1- غلوّ نشانه‌ى تعصّب نابجا است و در همه‌ى اديان ممنوع مى‌باشد. يهود، «عُزير» را فرزند خدا مى‌دانستند و مسيحيان «عيسى» را. «لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ»

2- يكى از آفات اديان آسمانى، غلوّ درباره رهبران دينى است. «لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ»

«1». آل‌عمران، 59.

«2». كافى، ج 1، ص 133.

«3». مائده، 73.

«4». مائده، 115.

«5». ميزان الحكمه.

«6». تفسير فرقان.

جلد 2 - صفحه 219

3- ميانه روى و اعتدال در همه جا لازم است و عشق به اولياى خدا نبايد سر از غلوّ درآورد. «لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ»

4- غلوّ كردن درباره‌ى انسان‌ها، گرچه پيامبر باشند، توهين به خداوند و نسبت ناروا دادن به اوست. «لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ»

5- در قرآن و انجيل واقعى، حضرت عيسى پيامبر خدا معرفى شده است، نه خدا يا فرزند خدا. «عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ»

6- آفرينش غير طبيعى عيسى، آيه و نشانه‌ى خداست، آن گونه كه كلمه، تابلو و نشانه‌ى معناست. «كَلِمَتُهُ أَلْقاها»

7- عيسى جزيى از خدا نيست، بلكه پرتوى از قدرت حيات بخش الهى است. «رُوحٌ مِنْهُ»

8- قرآن، بيانگر عقيده صحيح ونافى عقايد باطل است. لا تَغْلُوا ... لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ ...

9- خداوند جسم نيست تا فرزند داشته باشد. «سُبْحانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ» (تعبيراتى چون ثاراللّه، يداللّه، كلمةاللّه كه در متون دينى آمده، تعبيرات مجازى است)

10- خدايى كه آسمان‌ها ملك اوست، چه نيازى به فرزند و شريك دارد؟ «سُبْحانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ»

11- هر چيزى از خداست، پس بايد بنده‌ى او بود و تنها به او توكّل كرد. «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ وَكِيلًا»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع