تاریخ ثبت  1394/07/12
تعداد بازدید  2138
آیا گرفتن احتفال و جشن ولادت پیامبر نزد علما بدعت و حرام است؟
منبع :  شناخت وهابیت؛ نجم الدین طبسی
پرسش

 

آیا گرفتن احتفال و جشن ولادت پیامبر نزد علما بدعت و حرام است؟

پاسخ

اکثر علمای اهل سنت معتقدند برگزاری مراسم جشن و سرور در سه قرن اولیه اسلام سابقه نداشته است و برگزاری این مراسم را از بدعت های مسلمانان در قرون بعدی می دانند؛ اما با تقسیم بدعت به «بدعت خوب» و «بدعت بد» این مراسم را جزء بدعت های خوب مسلمانان می دانند و بر خلاف وهابیان، آن را مشروع و جایز می دانند. سخنان و فتاوای تعدادی از علمای اهل سنت را در این رابطه ذکر می کنیم.

1. ابن جوزی (متوفای 597 ه. ق)

عبد الرحمن بن علی معروف به ابن جوزی برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام تولد نبی مکم اسلام صلی الله علیه و اله را موجب تضمین سلامت جسمی در طول سال می داند و معتقد است برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در این مراسم سریعا به آرزوها و اهداف و نیات خود می رسند.[1]

2. قاضی موهوب بن عمر جزری شافعی (590-665 ه ق)

شیخ صدر الدین ابو منصور موهوب بن عمر بن موهوب بن ابراهیم جزری برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را بدعت می داند؛ اما معتقد است بدعت ها زمانی که با سنت ها درگیری داشته باشند و مخالف سنت ها باشند، حرام هستند و الا حرمتی ندارند. وی بر همین اساس برگزاری این مراسم را جزء بدعت های خوب مسلمانان دانسته و معتقد است مسلمانان به خاطر اظهار شادی و سرور در ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله مستحق پاداش و ثواب هستند.[2]

3. ابو شامه شافعی (599 -665 ه ق)

عبد الرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم بن عثمان مقدسی دمشقی معروف به ابو شامه[3] هر چند برگزاری این مراسم را بدعت نامیده است؛ اما با بدعت نیکو دانستن این مراسم می نویسد: یکی از بدعت های نیکو در زمان ما مراسمی است که در ایام ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله برگزار می شود. مسلمانان در چنین روزی با پوشیدن لباس های نو، صدقه دادن و انجام کارهای خیر به شادی و سرور می پردازند. برگزاری این مراسم و انجام چنین کارهایی در این روز، علاوه بر احسان به فقراء و نیازمندان، اظهار محبت و اراده نسبت به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و اله نیز می باشد.[4]

4. ابن طباخ شافعی (587 – 667 ه ق)

شیخ نصیر الدین ابو البرکات مبارک بن یحیی معروف به ابن طباخ مصری[5] نیز معتقد است این مراسم ها در قرون اولیه اسلام برگزار نشده است؛ اما اگر مسلمانان در روز ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به انفاق مال بپردازند و از به دنیا آمدن نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و اله خوشحال باشند و اظهار شادی کنند و مداحان نیز در چنین مراسمی به خواندن اشعاری که باعث زهد در دنیا می شود و مسلمانان را به یاد آخرت می اندازد، بپردازند و از خواندن اشعار عاشقانه و شهوانی خودداری کنند، چنین مراسمی اجتماع و تجمع نیکویی است و برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در چنین اجتماعی اجر اخروی خواهند داشت.

5. ظهیر الدین تزمنتی شافعی (متوفای 682 ه ق)

جعفر بن یحیی بن جعفر مخزومی معروف به تزمنتی نیز معتقد است این مراسم در قرون اولیه برگزار نشده است. وی برگزاری این مراسم را از بدعت های خوب مسلمانان دانسته و می نویسد: «هذا الفعل لم یقع فی الصدر الأوّل من السلف الصالح مع تعظیمهم و حبّ]م له إعظاما و محبّۀ لایبلغ جمعنا الواحد منهم و لا ذرّۀ منه و هی بدعۀ حسنۀ إذا قصد فاعلها جمع الصالحین و الصلاۀ علی النّبیّ صلی الله علیه و اله و إطعام الطعام للفقراء و المساکین».[6]

6. ابن عبّآد حمیری (723-792 ه ق)

ابو عبد الله محمد بن ابراهیم بن عبد الله بن مالک بن ابراهیم بن محمد بن مالک بن ابراهیم بن یحیی بن عباد نفزی حمیری رندی معروف به ابن عباد روز تولد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را یکی از اعیاد مسلمانان می داند و معتقد است مسلمانان در چنین روزی باید به شادی و سرور بپردازند. وی انجام اعمالی همچون روشن کردن شمع، پوشیدن لباس های فاخر و زینتی و غیره را که مقتضای شادی و سرور است، جایز می داند و در این باره می نویسد: «فالذی یظهر لی أنّه عید من أعیاد المسلمین و موسم من مواسمهم و کلّ ما یفعل فیه ممّا یقتضیه وجود الفرح و السرور بذلک المولد المبارک من إیقاد الشمع و إمتاع البصر و السمع و التزیّ« بلبس فاخر الثیاب و رکوب فاره الدواب أمر مباح لاینکر علی أحد قیاسا علی غیره من أوقات الفرح».[7]

7. حافظ ابن ناصر الدین شافعی (777-842 ه. ق)

شمس الدین ابو عبد الله محمد بن عبد الله بن محمد بن احمد بن مجاهد معروف به ابن ناصر الدین قیسی دمشقی با صحیح دانستن خوابی که درباره ابو لهب دیده شده، با استناد به همین خواب، برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام تولد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را جایز دانسته و اشعار زیر را نیز در همین زمینه سروده است:

إذا کان هذا کافرا جاء ذمّه   یتبّت یداه فی الجحیم مخلدا

أتی أنّه فی یوم الإثنین دائما

یخفّف عنه للسرور بأحمدا

فما اظنّ بالعبد الذی کان عمره

بأحمد مسرورا و مات موحدا[8]

8. حافظ ابو الخیر ابن الجزری شافعی (751-883 ه ق)

شمس الدین محمد بن محمد بن محمد بن علی بن یوسف دمشقی شیرازی معروف به ابن الجزری[9] نویسنده کتاب «أسنی المطالب فی مناقب علی بن أبی طالب» با استناد به خوابی که درباره ابولهب دیده شده است، می نویسد: اگر خداوند در عذاب کافری همچون ابو لهب که قرآن او را مذمت کرده است، به خاطر خوشحالی او از به دنیا آمدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله تخفیف می دهد، قطعا مسلمانانی را که در ایام ولادت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و اله به شادی می پردازند و به خاطر ارادتی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله دارند، آن چه در توان دارند، انفاق می کنند، بی پاداش نخواهد گذاشت. شایسته است خداوند به خاطر کرم و بزرگواریش چنین مسلمانانی را وارد بهشت کند.[10]

9. حافظ ابو الخیر سخاوی شافعی (830 -902 ه ق)

شمس الدین محمد بن عبد الرحمن بن محمد مصری معروف به سخاوی[11] یکی از شاگردان ابن حجر عسقلانی شافعی نیز همچون دیگران شروع برگزاری این مراسم را بعد از قرن سوم می داند و می نویسد: تمامی مسلمانان در سراسر سرزمین های اسلامی و شهرهای بزرگ در ایام تولد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله مراسم جشن و سرور برگزار می کنند و در همان شب ها با دادن صدقات مختلف و خواندن مولودی به جشن و شادی می پردازند. به خاطر برگزاری این مراسم و انجام دادن اعمال خیر، برکات زیادی شامل حال آنان می شود.[12]

10. جلال الدین سیوطی شافعی (911 ه ق)

سیوطی شافعی با مقایسه برگزاری مراسم جشن و سرور در ایام ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به عقیقه کردن مجدد نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و اله از طرف خودش پس از گذشت بیش از چهل سال از ولادت آن حضرت، معتقد است پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله با این عمل خود از خداوند به خاطر رحمت قرار دادنش برای عالمیان، سپاسگزاری کرده است. برگزاری و شرکت در مراسم جشن و سرور در ایام ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از ناحیه مسلمانان نیز اظهار تشکر و سپاسگزاری از خداوند می باشد.

سیوطی با استناد به آیه (وکلاّ نقصّ علیک من أنباء الرّسل ما نثبّت به فوادک )[13] می نویسد: وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله که قلبش سرشار از ایمان است، نیاز به تثبیت قلب دارد، ما که هزاران مرتبه پایین تر از آن حضرت قرار داریم، خصوصا در دورانی که سال ها از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می گذرد و تاریکی های جهل ما را فرا گرفته است، به طریق اولی نیاز به تثبیت قلب داریم. برگزاری و شرکت در مراسم جشن و شادی در ایام ولادت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و اله و گوش دادن به ماجرای تولد آن حضرت، آشنا شدن با سیره و روش، اخلاق والا، اعمال و رفتار و احوال آن حضرت، باعث پیروی و تبعیت مسلمانان از آن حضرت و سبب نزول برکات و خیرات بر مسلمانان می شود. خداوند کسانی را که به خاطر تولید پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله شادی و خوشحالی خود را در طول سال خصوصا در ایام ولادت آن حضرت، اظهار می کنند، رحمت کند.

صالحی شامی متوفای 942 هجری قمری نیز به نقل از استادش عبارات و استدلالی شبیه سیوطی را مبنی بر جواز و مشروعیت برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نقل می کند.

11. ابن حجر هثیمی شافعی ( 909-974 ه ق)

هنگامی که از احمد بن محمد بن علی معروف به ابن حجر هیثمی شافعی نویسنده کتاب «الصواعق المحرقۀ» درباره برگزاری مراسم جشن و سرور در ایام ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می پرسند. وی با بدعت خوب دانستن آن می نویسد: «و الحاصل أنّ البدعۀ الحسنۀ متفق علی ندبها و عمل المولد و اجتماع الناس له کذلک أی بدعۀ حسنۀ».[14]

12. شیخ جمال الدین بن عبد الرحمن

صالحی شامی به نقل از شیخ جمال الدین بن عبد الرحمن بن عبد الملک مشهور به المخلص الکتابی می نویسد: روز ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله روز مبارک و بزرگی است؛ زیرا وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله سبب نجات کسانی است که از آن حضرت پیروی می کنند و کسانی که به خاطر به دنیا آمدن آن حضرت خوشحال باشند، در صورتی که جهنمی باشند، از شدت عذاب جهنم نسبت به آنان کاسته می شود. در روز تولد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله همانند روز جمعه آتش جهنم فروکش می کند و از شعله های آن کاسته می شود؛ لذا شایسته است مسلمانان در این روز به اظهار شادی و سرور بپردازند و هر آن چه در توان دارند به فقرا و مساکین کمک کنند و اگر به ولیمه ای دعوت شدند، دعوت صاحب ولیمه را بپذیرند.

پی نوشت ها

[1]. «قال ابن الجوزی: من خواصّه أنّه أمان فی ذلک العام و بشری عاجلۀ بنیل البغیۀ و المرام». حلبی شافعی، السیرۀ الحلبیل فی سیرۀ المأمون: ج 1، ص 137، باب تشمیته صلی الله علیه و اله محمدا و أحمدا. برخی این قول را به ابن الجزری نسبت داده اند. صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرۀ خیر العباد: ج 1، ص 366، الباب الثالث عشر، فی أقوال العلماء فی عمل المولد الشریف.

[2]. «قال الشیخ الامام العلامۀ صدر الدین موهوب بن عمر الجزری الشافعی: هذه بدعۀ لابأس بها و لاتکره البدع إلاّ اذا راغمت السنّۀ و أمّا إذا لم تراغمها فلا تکره و یثاب الانسان بحسب قصده فی إظهار السرور و الفرج بمولد النّبیّ صلی الله علیه و اله». صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرۀ خیر العباد: ج 1، ص 365، الباب الثالث عشر، فی أقوال العلماء فی عمل المولد الشریف.

[3]. ذهبی سلفی وی را با عناوینی همچون: «الامام»، «الحافظ»، «العلامۀ»، «المجتهد» و «ذوالفنون» معرفی کرده و می نویسد: ابو شامه با وجود علم زیاد، شخصی متواضع، بی تکلّف و مورد اطمینان بود. وی نزد علم الدین سخاوی، داود بن ملاعب، احمد بن عبد الله سلمی، موفق الدین مقدسی، عیسی بن عبد العزیز و ابو اسحاق بن خشوعی شاگردی کرده و احمد لبان، برهان الدین اسکندرانی، شرف الدین فراوی، شهاب الدین کفری و علی بن مهیار از شاگردان وی می باشند. ابو شامه به خاطر مقام والای علمی به سمت استادی قرائت در تربت اشرفیه و استادی حدیث در دار اشرفیه منصوب شد. تذکرۀ الحفاظ: ج 2، جزء چهارم، ص 168، طبقه نوزدهم، شرح حال ابو شامه، ش 1157/10.

[4]. «و من أحسن ما ابتدع فی زماننا ما یفعل فی الیوم الوافق لیوم مولده صلی الله علیه و اله من الصدقات و المعروف و اظهار الزینۀ و السرور، فإنّ (فی) ذلک م ما فیه من الاحسان للفقراء مشعر بمحبته صلی الله علیه و اله و تعظیمه فی قلب فاعل ذلک و شکر الله علی ما منّ به من ایجاد رسول الله صلی الله علیه و اله الذی أرسله رحمۀ للعالمین». حلبی شافعی، السیرۀ الحلبیۀ فی سیرۀ الأمین المأمون: ج 1، ص 137، باب تشمیته صلی الله علیه و اله محمدا و أحمدا.

[5]. از او با عناوینی همچون: «الامام»، «العلامۀ فی الفقه و الحدیث»، «شیخ الشافعیۀ بمصر» و «کان من کبار أئمۀ المذهب» یاد شده است. ابن طباخ یک یاز مدرسین مذهب شافعی می باشد که به مقام افتاء رسیده است و دانشجویان زیادی از کلاس دس او فارغ التحصیل شده اند. وی در یازدهم جمادی الاولی 667 هجری قمری در هشتاد سالگی در مکه از دنیا رفته است. ذهبی سلفی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام: ج 49، ص 250، حوادث و وفیات 661-670 هجری قمری، شرح حال مبارک بن یحیی، ش 254 و تذکرۀ الحفاظ: ج 2، جزء چهارم، ص 178، طبقه بیستم، ذیل شرح حال ابیوردی، ش 1164/5. ابن کثیر دمشقی سلفی و عمر رضا کحاله وی را به اشتباه ابن صبّآغ معرفی کرده اند. البدایۀ و النهایۀ: ج 13، ص 270، حوادث سال 667 هجری قمری و معجم المولفین: ج 8، ص 175.

[6]. صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرۀ خیر العباد: ج 1، ص 364، الباب الثالث عشر، فی أقوال العلماء فی عمل المولد الشریف.

[7]. سید جعفر مرتضی، المواسم و المراسم: ص 22، به نقل از القول الفصل فی حکم الاحتفال بمولد خیر الرسل: ص 175.

[8]. «قال الحافظ شمس الدین بن ناصر الدمشقی فی کتاب «المورد الصادی فی مولد الهادی»: و قد صحّ أنّ أبا لهب قد خلّف عنه عذاب النار فی یوم الاثنین باعتاقه ثوبیۀ سرورا بمیلاد النّبیّ صلی الله علیه و اله ثمّ أنشد...» صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرۀ خیر العباد: ج 1، ص 367، الباب الثالث عشر، فی أقوال العلماء فی عمل المولد الشریف.

[9]. او را با عناوینی همچون: «شیخ الاقراء فی زمانه» و «من حفاظ الحدیث» معرفی کرده اند. زرکلی وهابی، الأعلام: ج 7، ص 45.

[10]. «فإذا کان أبو لهب الکافر الذی نزل القرآن بذمّه جوزی فی النار لفرحه لیلۀ مولد محمد صلی الله علیه و اله، فما حال المسلم الموحّأ من أمّۀ محمد صلی الله علیه و اله ببشره بمولده و بذل ما تصل إلیه قدرته فی محبّته؟ لعمری أنّ»ا یکون جزاء، من الله الکریم أن یدخله بفضله جنّۀ النعیم». صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرۀ خیر العباد: ج 1، ص 367، الباب الثالث عشر، فی أقوال العلماء فی عمل المولد الشریف.

[11]. زرکلی وهابی در شرح حال او می نویسد: «مورخ، حجّۀ و عالیم بالحدیث و التفسیر و الادب» وی کتاب های زیادی نوشته است. مهمترین کتاب او «الضوء اللامع فی أعیان القرن التاسع» است. زرکلی وهابی، الأعلام: ج 6، ص 194.

[12]. زکلی وهابی در شرح حال او می نویسد: «مورخ، حجّۀ و عالم بالحدیث و التفسیر و الأدب». وی کتابهای زیادی نوشته است. مهمترین کتاب او «الضوء اللامع فی أعیان القرن التاسع» است. زرکلی و هابی، آلأعلام: ج 6، ص 194.

[13]. سوره هود، آیه 120

[14]. حلبی شافعی، السیرل الحلبیل فی سیرۀ الأمین المأمون: ج 1، ص 137، باب تسمیته صلی الله علیه و اله محمدا و أحمدا.

نام
نام خانوادگی
ایمیل
متن